در زمان انتخابات 92، حسن روحانی توانست با تبدیل کردن مناظرات انتخاباتی به مناظره هسته ای، آرا را به سمت ستاد خود مدیریت کند و پیروزی اصلی نه در زمانی بود که عارف از انتخابات کنار کشید بلکه درست وقتی روی داد که حسن روحانی خود را به عنوان نماینده طرفدار رفع تحریم ها در مذاکره با آمریکا معرفی کرد.حال پس از یک بار تجربه کردن این پروژه، جریان حامیان دولت و اصلاح طلب به دنبال پیاده سازی آن در انتخابات اسفند هستند. به همین منظور دو قطبی کردن فضای سیاسی زیر سایه مذاکرات و در نهایت برجام، به کمک پروپاگاندای رسانه ای به شدت دنبال شده است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ دور از ذهن نبود که مذاکرات هسته ای از ابتدا مورد سواستفاده جریان های سیاسی قرار خواهد گرفت تا به وسیله آن وزن کشی از گروه های سیاسی در زمان انتخابات صورت گیرد.

در زمان انتخابات 92، حسن روحانی توانست با تبدیل کردن مناظرات انتخاباتی به مناظره هسته ای، آرا را به سمت ستاد خود مدیریت کند و پیروزی اصلی نه در زمانی بود که عارف از انتخابات کنار کشید بلکه درست وقتی روی داد که حسن روحانی خود را به عنوان نماینده طرفدار رفع تحریم ها در مذاکره با آمریکا معرفی کرد. بدین طریق، کسی که تا پیش از آن شانس کمی برای پیروزی اش قائل بودند به قطب اصلی انتخابات تبدیل شد و دوقطبی تغییر وضع موجود و ادامه وضع موجود شکل بخشیده شد. در نیجه این دوقطبی، افکار عمومی باید بین دورنمایی از آینده ای که ایران از تحریم ها در نتیجه تدبیر فارغ شده و علاوه بر چرخش سانتریفیوژها، چرخ اقتصادی آنها نیز خواهد چرخید و یا آینده ای با چالش ها و نوسانات هر روزه اقتصادی در کنار انزوای بیشتر ایران در جهان انتخاب می کردند.

حال پس از یک بار تجربه کردن این پروژه، جریان حامیان دولت و اصلاح طلب به دنبال پیاده سازی آن در انتخابات اسفند هستند. به همین منظور دو قطبی کردن فضای سیاسی زیر سایه مذاکرات و در نهایت برجام، به کمک پروپاگاندای رسانه ای به شدت دنبال شده است. همانگونه که وندی شرمن در نشستی در دانشگاه هاروارد به آن اذعان کرده بود، حسن روحانی به اجرای برجام و رفع تحریم ها برای نشان دادن تغییر در اوضاع اقتصادی در آستانه انتخابات اسفند 94 نیاز دارد.

شوی سیاسی برجام

نیاز به اجرایی شدن برجام که به برنامه کاری تبدیل شده و دولت را از شرایط اظطرار به سمت شرایط تثبیت و بهره بردن از برجام سوق داده است. در شرایطی که بررسی و تصویب برجام به عنوان سند و راهبرد ملی به اتحاد و همراهی حامیان و منتقدان آن نیاز داشت. پروژه تخریب منتقدان و مخالفان به جای ان در دستور کار قرار گرفت. برجام همچون کتاب مقدس در نظر گرفته شد که هیچ نقد و تاویلی بر آن جایز نیست و کسانی که بر آن می تازند مرتد در حوزه منافع ملی هستند.

در روز به رای گذاشتن کلیات اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام در مجلس شورای اسلامی فاز جدید اجرایی شدن دوقطبی تندرو و میانه رو برای بهره گیری در انتخابات مجلس در اسفند 94 توسط روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت کلید زده شد. هر چند به نظر می رسد اصلاح طلبان ترجیح می دادند تا برجام در مجلس رد شود و توپخانه رسانه ای خود را با شدت هر چه تمام تر تا اسفندماه به سمت کلیت مجلس اصولگرا نشانه روند اما با این حال آنها برای حذف رقیب دست خود را با تصویب شکننده برجام نیز باز می بییند.

شرایط به گونه ای پیش رفت تا با گل آلود کردن آب در زمان بررسی برجام کسانی که منتقد و مخالف آن بودند را در گوشه رینگ انداخته و ضربات سنگین خود را بر آنها فرود آورند. اصلاح طلبان و حامیان برجام حتی از یک شوخی نماینده مجلس نیز نگذشتند. علی اکبر صالحی در نطق خود چندین بار از تهدید نماینده ای سخن گفت که او را به دفن کردن زیر سیمان و کشتنش تهدید کرده است. این نماینده که روح الله حسینیان از اعضای جبهه پایداری بود مورد هجمه نه تنها روزنامه های اصلاح طلب بلکه هم طیفی های اصولگرای خود نیز قرار گرفت. شوخی کردن حسینیان با صالحی و ظریف حتی به قیمت روانه شدن این نماینده مجلس به بیمارستان منتهی شد. وی که انتظار سواستفاده و سوبرداشت از سخن طنز خود با صالحی را نداشت، به تیتر یک تمام روزنامه های اصلاح طلب در فردای روز تصویب برجام تبدیل شد.

اعلام آژیر خطر

بدون تردید برجام در انتخابات مجلس شواری اسلامی به محل انتخاب میان دو قطب تبدیل خواهد شد. از یکسو ائتلاف های احتمالی میان طیف های سیاسی و از سوی دیگر قرار دادن آن درمقابل افکار عمومی برای سنجش تعهد یا همراهی نامزدهای انتخاباتی با منافع ملی، از برجام نشأت خواهد گرفت. هر چند انتخابات مجلس شورای اسلامی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری جنبه محلی پیدا می کند و در برخی مناطق اولویت ها ممکن است اقتصادی یا عمرانی باشد اما در کلیت ترکیب بندی مجلس، برجام تاثیر گذار است.

در این میان با برگزاری رای گیری مجلس درباره سرنوشت برجام، این طرح به پیراهن عثمان طیف حامیان دولت و اصلاح طلبان تبدیل شده و آنها با بلند کردن آن در کنار مظلومیت صالحی و ظریف که به زعم آنها تهدید شدند، به خط کشی و یارگیری از افکار عمومی برای انتخابات مجلس پرداختند. دوقطبی سازی تندرو و میانه رو که در دو سال گذشته دنبال می شد، با عبور برجام از مجلس، به شکل عریان تر وارد فاز جدیدی شده است. جریان رسانه ای حامی دولت با نشان دادن آینده ای مبهم و خطرناک در صورت تمایل و گرایش مردم به احزاب رقیب، سعی دارند انتخابات را به آزمون دو گزینه ای انتخاب خیر یا شر تبدیل سازند. همانگونه که چندی پیش، حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران گفته بود: اگر کسی از تکرار دولت‌های نهم و دهم، تنش نلرزد و متأثر نشود یک ایرانی «باشرف» نیست!، این جریان سعی خواهد کرد تا کسانی را که به سمت طیف های مانند پایداری گرایش دارند، خائن به منافع ملی به خاطر مخالفت با برجام متهم کنند.

در همین زمینه روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در شماره روز دوشنبه خود نوشت: "به جرات می توان گفت اتفاقات دیروز مجلس حجت را بر مردم کشورمان تمام کرد. دیگر هیچ یک از هوطنان کشورمان که دل در گرو این مرز و بوم دارند و نسبت به سرنوشت خود و فرزندان شان حساس می باشند نمی توانند عذر و بهانه ای آورده و در انتخابات اسفندماه مجلس شورای اسلامی شرکت ننمایند.حال در جایی ایستادیم که صف کشی ها کاملا مشخص و مبرهن می باشد. این موضوع مطمئنا به برکت برجام محقق شده است. اکنون در یکسوی میدان اقلیت تندرو حضور دارد و سوی دیگر گروه هایی هستند که در عین اختلافات فکری اما معقول و منطقی می اندیشند و رویکردی اعتدالی نسبت به موضوعات فوق از جمله مسئله هسته ای دارند. مع الوصف به نظر می رسد انتخابات اسفندماه سالجاری یک دوقطبی میان اخلاق و بد اخلاقی است...مردم باید میان ادب و بی ادب دست به انتخاب بزنند."

در پیگیری خطی مشابه روزنامه اصلاح طلب اعتماد نیز نوشت: هرچند پايداري‌ها بودند كه نمايشي تمام قد از مخالفت ١٢ نفره‌شان داشتند اما پايان جلسه با ١٠٠ راي مخالف همراه بود. ٨٨ نماينده ديگري كه يا در نمايش علني پايداري‌ها در مجلس شركت نكردند يا پشت پرده به آنها قول موافقت داده بودند با اين حال پايداري‌ها خوب مي‌دانستند كه نتيجه جلسه ديروز، آينده آبروي سياسي آنهاست. با اين حال نه تحصني كه جلوي مجلس برگزار شد، نه تذكرها و اخطارهاي شتابزده، نه تهديد به مرگ مذاكره‌كنندگان و نه بالا و پايين رفتن‌هاي متعدد از پله‌هاي هيات‌رييسه مجلس براي‌شان نه تنها كاري نكرد كه هيچ زاييد و وادار شدند وقتي زنگ پايان جلسه خورد خوشحالي رقباي‌شان را نظاره كنند.

در سوی دیگر نویسنده روزنامه ابتکار نیز دلواپسان را بازنده اصلی برجام دانسته که به پایان کار خود رسیده اند و مخالفت و نقد آنها با برجام را مخالف خواست عمومی مردم ایران ارزیابی کرده: طبق آمار منتشر شده اما بیش از یکصد نفر به کلیت برجام رای ندادند. این در حالی است که اکثریت ملت ایران در بزنگاه های مختلف حمایت خود را از برجام ابراز داشتند. هر چند این تعداد مخالف در مجلس در مقیاس کل مجلس در اقلیت است، اما این سطح از مخالفت یک پیام دارد. مطالبات و مواضع ملت و تعداد بسیاری از نمایندگان کنونی هم شان و هم تراز نیست. خواست ملت با خواست بخشی از مجلس زاویه زیادی دارد. مجلس باید هم شان و تراز ملت ملت شود تا نام "عصاره ملت" گیرد. دلواپسان به نفس های آخر افتاده اند. آفتاب گفتمان پایداری به لب بام رسیده است. آنان تنها گروهی هستند که سپهر سیاست ایران«فعال مایشاء» بوده اند.

حال این پروژه با اختلاف افکنی بر سر برجام در میان اصولگرایان نیز شدت گرفته است. به این طریق علاوه بر یارکشی از طریق برجام از میان مردم، طیف اصلاح طلبان، تشتت و انشعاب میان اصولگرایان را از طریق برجام دنبال می کنند. روزنامه آرمان در یادداشتی در این زمینه نوشته است: اگر به سراغ نمونه‌هاي اخير اختلافات لاريجاني با جبهه پايداري رجوع كنيم مي‌توان به اختلاف مواضع موجود بين رئيس مجلس و اعضاي پايداري و همچنين سعيد جليلي در پرونده هسته‌اي اشاره كنيم كه به خودي خود مي‌تواند نقش عمده‌اي را در آينده انتخابات مجلس و حتي رياست‌جمهوري 96 داشته باشد. با همه اينها سوالي كه پيش مي‌آيد آن است كه اصولگرايان بين لاريجاني و جبهه پايداري كدام را انتخاب خواهند كرد؟ لاريجاني كه در هشت سال توانسته نقش بازيگري خود را در ميان اصولگرايان به درستي ايفا كند يا جبهه پايداري كه پايگاهي از هواداران محمود احمدي‌نژاد دارد؟ به نظر مي‌رسد پاسخ اين سوال در جلسه ديروز مجلس و راي‌گيري طرح اقدام متقابل دولت در اجراي برجام مشخص شد چراكه جبهه پايداري در مجلس نتوانست مانعي در مسير اجراي برجام ايجاد كند، آينده سياسي خود را در خطر ديد و اين لاريجاني است كه در رقابت وحدت‌بخشي به اصولگرايان پيروز شد.

چیدن میوه های برجام در زمستان 94

هر چند اجرایی شدن برجام پس از تصویب به عنوان سندی ملی در ماه های آینده باید با جدیت دنبال شود، چرا که منافع ملی ایران را تحت تاثیر قرار می دهد و حمایت و پشتیبانی تمامی ارکان نظام را برای بهتر اجرا شدن می طلبد، اما در این میان سواستفاده برخی از جریان ها از منافع ملی برای کسب منافع شخصی تهدید آمیز و خطرناک خواهد بود. اما در عرصه سیاسی نمی توان مانع چنین سواستفاده های شد، به ویژه زمانیکه از همان ابتدا موضوع مذاکرات هسته ای و توافق هسته ای به طیف دولت و حامیان اصلاح طلب آن نسبت داده شد و آنها خود را مجری چنین رویکردی در سیاست خارجی ایران می دانستند و می دانند. از این رو بهره بردن از مزایای آن در انتخابات نیز حق مسلم آنان است تا جریان های منتقد یا رقیب. تقلیل دادن برجام از سند ملی به سند حزبی یا طیفی، در انتخابات برای همراه کردن افکار عمومی راه را برای به خطر افتادن آن نیز باز می کند.

از آنجاییکه مردم ایران پس از چندین سال درگیری با مذاکرات هسته ای و تحریم ها، منتظر به ثمر نشستن آن در زندگی روزمره خود هستند، بهره گیری سیاسی از توافق هسته ای برای پیروزی در انتخابات، محل تردید در به ثمر رسیدن آثار برجام است. وعده های دولت یازدهم در همان اوان به دست گرفتن سکان اداره کشور و سر و سامان دادن اقتصاد در 100 روز، نشان داده وعده ها در حد همان وعده باقی مانده اند و منوط کردن اجرایی شدن رونق اقتصادی و گشایش اقتصادی با رفع تحریم ها در چند ماه آینده نیز بار دیگر شک و تردیدها را در زمینه شعار دولت افزایش خواهد داد. اینکه چرا حسن روحانی خروج از رکود را در چند ماه آینده وعده داده و آن را به اجرایی شدن برجام ربط داده است، قرار گرفتن این محدود زمانی در آستانه انتخابات مجلس، نوعی بهره برداری از آثار احتمالی برجام برای دوپینگ جریان سیاسی حامی دولت را می رساند. (+

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/vVulO