آنچه مسلّم است، با لحاظ دستور طریقت مورد نظر امام جامعه مبنی بر نهی از ایراد تهمت و افتراء علی الخصوص نسبت به مسئولین، و حسب فرمایشات معظم له در واکنش به دروغ و تخریب های انتسابی به گفتمان و دولتمردان نهم و دهم که در ایام فعالیت آن دولت ها و به ویژه پس از دو رویداد ممتسک مدعیان(یعنی لغو معاون اولی مهندس مشایی و اتهام‌کذائی یازده روز خانه نشینی رئیس‌دولت‌دهم) و متعاقب واکنش های غیرمسئولانه برخی خاص و عام، ایراد گردیده، دیگر هیچگونه شبهه ای در هدفمند بودن و مغرضانه بودن مواضع و اظهارات برخی خواص‌بی‌خواص، تشکلات و احزاب و... در انحرافی خواندن جریان فکری دولت های نهم و دهم باقی نمانده و تقابل وانحراف فکری این دسته افراد و گروه‌ها از گفتمان امام جامعه بخوبی مشهوداست. قسمت چهارم(فصل سوم) یادداشت "جنگ احزاب" به واکاوی "ماهیت و اهداف تخریب کنندگان گفتمان و عملکرد دولت های نهم و دهم بر اساس دیدگاه ولی امر مسلمین"می پردازد.

یادداشت حاضر، با نگاهی بر توصیه اخیر رهبر معظم انقلاب به دکتر احمدی نژاد درخصوص عدم ورود در فعالیت های انتخاباتی آتی و حواشی ایجاد شده از سوی برخی خواص و جریانات سیاسی پیرامون آن، واکاوی اصالت یا انحراف جریان فکری دکتر احمدی نژاد و دولت های نهم و دهم و علت تقابل چندین ساله برخی خواص و گروه های سیاسی با ایشان از نگاه امام جامعه اسلامی می پردازد.

برای مشاهده مقدمه اینجا کلیک نمایید

مشاهده فصل اول : «ماهیت ماجرای توصیه مقام معظم رهبری به دکتر احمدی نژاد و جریان سازی کاذب مغرضین پیرامون آن»

فصل دوم: "نظر امام جامعه اسلامی پیرامون گفتمان و عملکرد دولت های نهم و دهم"

فصل سوم – ماهیت و اهداف تخریب کنندگان گفتمان و عملکرد دولت های نهم و دهم بر اساس دیدگاه ولی امر مسلمین

«پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ فصل دوم این گفتار ، با به تصویر کشیدن بخشی از آراء و تأییدات خاصّه امام جامعه اسلامی پیرامون گفتمان و عملکرد دولت های نهم و دهم، حجت را بر هر دلسوز انقلاب و مدعی انقلاب‌گری تمام کرده و بهانه را از خاص و عام در ایراد اتهام و تخریب علیه آن دولت ها و به ویژه شخص دکتر احمدی نژاد می ستاند.

آنچه مسلّم است، با لحاظ دستور طریقت مورد نظر امام جامعه مبنی بر نهی از ایراد تهمت و افتراء علی الخصوص نسبت به مسئولین، و حسب فرمایشات معظم له در واکنش به دروغ و تخریب های انتسابی به گفتمان و دولتمردان نهم و دهم که در ایام فعالیت آن دولت ها و به ویژه پس از دو رویداد ممتسک مدعیان(یعنی لغو معاون اولی مهندس مشایی و اتهام‌کذائی یازده روز خانه نشینی رئیس‌دولت‌دهم) و متعاقب واکنش های غیرمسئولانه برخی خاص و عام، ایراد گردیده،(منجمله در دیدار کارگزاران نظام مورخ 11/۷/1385،(114)، دیدار با هیأت دولت نهم در 2/6/1387،(115)، خطبه های نماز جمعه تهران در 29/۶/1387،(116)،   جمع مردم استان کردستان در‌ 22/۲/1388،(117)،  خطبه های نماز جمعه تهران در 29/۳/1388،(118)، دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات‌ قرآن (پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 3/۵/1388،(119)،  دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر (پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 5/۵/1388،(120)، دیدار با هیأت دولت دهم(پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در ۱6/۶/1388،(121)، دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور) در 3/۲/1390،(122)، دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور (پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور) در 7/۲/1390،(123)، دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)در 8/۳/1390،(124)،  دیدار فرماندهان سپاه پاسداران(پس از ادعای‌کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)در ۱۳/۴/ 1390،(125)،  خطبه های نماز جمعه تهران در  14/11/1390،(126)،  دیدار كارگزاران نظام در 3/5/1391،(127)،  دیدار با هیأت دولت دهم در 2/6/1391)،(128) / (129)،دیگر هیچگونه شبهه ای در هدفمند بودن و مغرضانه بودن مواضع و اظهارات برخی خواص‌بی‌خواص، تشکلات و احزاب و... در انحرافی خواندن جریان فکری دولت های نهم و دهم باقی نمانده وتقابل وانحراف فکری این دسته افراد و گروه‌ها از گفتمان امام جامعهبخوبی مشهوداست.{130}

ـمروری بر دیدگاه های یکی از سران متقابلین با گفتمان امام جامعه، برآیند عینی‌تری را برای مخاطب ایجاد می کند:

از دیدگاه های نافی نظام امت و امامت{131}وی، تا  طرّاحی برچسب «جریان انحرافی»{132}، و آرزوهای سر از صندوقچه دل بیرون آمده وی در بیان اینکه«جریان انحرافی، یادگاری من شد، تمام اين هشت سال را مسير انحرافي مي دانستم»{133}؛ «عاقبت روال ٨ سال گذشته، شبیه صدام بود!»{134}و{135}؛ «نباید بگذاریم احمدی نژاد از زمین بلند شود!»{136}و «باید خطر بازگشت احمدی‌نژاد را جدی بگیریم»{137} و{138} و ده ها و ده ها موضوع و خطابه انحرافی وی که در تقابل با ترمینولوژی امام جامعه صورت گرفته و می گیرد{139}، و استفاده وی از این ابزار برای به انحراف کشیدن افکار عمومی از فتنه و فتنه گرانباید جست{140}؛ آن هنگامیکه هم صدا می شود با ندای شیطانی رئیس جمهور اسرائیل که می نالد: «باید وضعیتی را به وجود بیاوریم که در آن، بودن با احمدی نژاد به یک ننگ تبدیل شود»{141} یا «نباید گذاشت احمدی نژاد به خاطر مصیبت های زیادی که بر سر ملت ایران آورد! از مجازات در امان بماند»{142}و یا همراهی می کند با ضجّه حاصل از استیصال معاون رئیس پارلمان اسرائیل مبنی بر اینکه «احمدی نژاد نباید حق نفس کشیدن داشته باشد»{143}

ـ در ایام یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز، علیرغم پیشگویی های خودعمارپندارها مبنی بر به تعویق یا تأخیر افتادن انتخابات در صورت ردّصلاحیت تنها کاندیدای معرفی شده از سوی دکتر احمدی نژاد (از طریق عدم اقدام برای برگزاری انتخابات ،عزل وزیر کشور یا استعفای احمدی نژاد!!) (144)که دلچسب معاندین داخلی و خارجی نظام واقع گشته بود (145)و حتی  پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، نیز علیرغم تخریب فراگیر، بی سابقه (هم از حیث کیفیت و هم از حیث کمّیت) و مداوم دکتر احمدی نژاد و دولت های نهم و دهم از سوی اضداد سیاسی! مملکت، باز هم شاهد اطاعت محض دکتر احمدی نژاد از مقام عظمای ولایت و سکوت وی در مقابل ضربات پیاپی و سهمگین مغرضین و ساده اندیشان بودیم.

حال هم که به اعتراف رسانه ها و شخصیت های سیاسی داخل و خارجی،زمینه بازگشت بی چون و چرای دکتر احمدی نژاد برای سکّان‌داری دولت دوازدهم، آنهم با رأیی بالا و خیره کننده وجود داشت، به تبعیت از امام جامعه اسلامی، سر تعظیم فرود آورد و بی‌معطّلی لبیک گفت؛

ـ حال سؤالی پیش می آید که «با این تفاسیر ، علت ادامه پرنگ تخریب یا به قول بعضی ها انتقاد! برخی افراد یا جریانات نسبت دولت های خدمتگزار و انقلابی نهم و دهم و شخص دکتر احمدی نژاد چیست؟

ـ مقام‌معظم‌رهبری درضمن دیدار هیئت‌دولت‌های نهم‌و‌دهم با ایشان به کالبدشکافی مبانینقد‌و‌تخریب و علل‌بروز‌آن نسبت ‌به دولت‌های‌ نهم و دهم پرداخته‌اند که به اقتضای بحث، مروری بر دیدگاه‌ها و نظرات معظم‌له، روشنایی بخش فضای ابهام موجود نسبت به نیت و انگیزه افرادِ هر چند به ظاهر مؤمن و انقلابی در خصوص پافشاری آنها در تخریب گفتمان احمدی‌نژاد خواهد بود.

الف- مرز انتقاد  وتخریب از دیدگاه امام خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی)

امام خامنه ای در آخرین دیدار ایشان با هیئت دولت نهم در مورخ 2/6/1387 به تبیین مرز انتقاد و تخريب پرداخته و مفهوم انتقاد را چنین بیان می فرمایند:

ـ «معناى انتقاد آن ارزشيابىِ منصفانه اى است كه يك آدم كارشناس ميكند؛ نقّادى همين است ديگر. وقتى شما طلا را ميبريد پيش يك زرگر كه نقادى كند، او ميگويد كه آقا! اين عيارش بيست است؛ يعنى عيار بيست را قبول ميكند؛ حالا از بيست و چهار عيار - كه طلاى خالص است - چهار عيار كم است. اين شد نقّادى. البته زرگر هم هست و وسيله ى نقادى را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را برديد مثلاً پيش يك آهنگر و او يك نگاهى كرد و آن را انداخت و گفت: آقا! اينكه چيزى نيست! اين اسمش نقادى نيست. اولاً اصل طلا بودن اين، انكار شده. خب، بالاخره مرد حسابى! حالا عيار بيست و چهار ندارد، عيار بيست كه دارد؛ اين را قبول كن! ثانياً: شما كه اهل اين كار و آشناى اين كار نيستى! »{146}«آنجايى كه واقعاً انتقاد است، كسانى با نظر خيرخواهانه، نقاط مثبتِ‌كارى را توجه ميكنند و نقاط اشكالش را هم ذكر مي‌كنند»{147}

ـ اما «تخريبيعنى انكار امتيازات، قبول نكردن برجستگيها و كارهاى خوب، و درشت كردن و برجسته كردن ضعفها. خب بله، ضعف هست. هر دولتى بالاخره ضعف دارد؛ انسانها ضعف دارند ديگر؛ ضعفها را بگويند، قوّتها را بگويند. جمع بندىِ كار يك دولت، آن وقتى است كه ضعفها و قوّتها را منصفانه پهلوى همديگر قرار بدهند؛ آن وقت ميشود جمع بندى كرد.

 نه اينكه بيايند يكسره بنا كنند به بدگويى كردن و انكار كردن همه ى خصوصيات. خب اين سه چيزرا بگويند-آنچه كه در زمينه‌ى روحيه‌ى دولت و گفتمان‌اساسى‌دولت هست، آنچه در زمينه‌ى نوع عملكرد دولت هست،آنى كه در زمينه‌‌ی خُلقيات دولتىِ مجموعه دست اندركار هست- (سه محور بیان شده در فصل اول این یادداشت)بعد بگويند بله، آنجا هم فلان كار ضعف دارد، اين اشكالى ندارد؛ اين را با گوش جان بايستى شنيد و پذيرفت؛ اما اينها نبايد با بى‌ملاحظه‌گى، نديده‌گرفتن و بى اعتنايى كردن و حتّى بعضى از نقاط قوّت را به‌عنوان نقطه ضعف معرفى كردن، همراه باشد.»{148}

«...آدم متأسفانه مى بيند چيزهايى كه به نام انتقاد از دولت و نقّادى دولت، امروز گفته ميشود، شكل همين تخريب را دارد»{149}

«ما امروز در مقابله ى با استكبار، در سياست خارجى زبانمان زبانِ طلبگارى، عزّت، اقتدار معنوى و اقتدار ملى است؛ آن وقت بعضى بيايند همين را به عنوان نقطه‌ى ضعف وانمود كنند كه نه آقا! شما كارى كرده ايد كه فلان دولتها از شما خوششان نيايد.خب، معلوم است كه خوششان نمى آيد. فلان دولتها آن وقتى خوششان مى آيد كه انسان تملّق آنها را بگويد و حرفهاى آنها را به عنوان حرفهاى برتر ذكر بكند؛ خودش را كوچك كند و از حرفهاى خودش و حرفهاى انقلاب عقب نشينى كند؛ آن وقت آنها خيلى خوششان مى آيد!» {150}

«انتقاد خوب است، تخريب بد است؛ انتقاد خدمت است، تخريب خيانت است؛ نه خيانت به دولت، بلكه خيانت به نظام و خيانت به كشور است. نبايد تخريب بكنند؛ انتقاد بكنند.»{151}

ب-  ماهیت شناسی گفتمان تخریب‌چی علیه دکتر احمدی نژاد و دولت های نهم و دهم

{«دو جريان الان عليه اين دولت وجود دارد: يك جريان، جريان داخلى است؛ يك جريان هم جريان خارجى است كه او مهمتر است.

الف-1) جریان خارجی:

الان شما اگر رسانه هاى دنيا و حرف‌هاى محافل خبرى دنيا و محافل سياسى دنيا را نگاه كنيد، مى بينيد همه شان - واقعاً مثل جنگ احزاب - دست به دست هم داده اند و دارند فشار مى آورند كه اين دولت را بكوبند. هدف واقعيشان هم اين دولت - يعنى آقاى احمدى نژاد و شماها - نيست؛ البته آماج اين دعواها شمائيد؛ اما هدف واقعى، انقلاب است؛ هدف واقعى، نظام است. شماها هم چون حرف نظام را ميزنيد، طبعاً آماج اين تهاجمها قرار ميگيريد؛ اين خطى است كه الان در بيرون وجود دارد.

 همه جورش را هم ما مى بينيم. حالا بعضى از انواع اين تهاجمات را عامه ى مردم مى بينند، بعضيها را خيلى از خواص هم نمى بينند؛ اما ما مى بينيم. ما از خبرهايى كه به ما ميرسد و از نوع تحرك و تعاملى كه وجود دارد و از حرفهايى كه زده ميشود، ميفهميم كه چطور مجموعه ى دولت آماج حملات است. علتش هم همين است كه گفتمان اين دولت، گفتمان انقلاب است و در جهت انقلاب حركت ميكند. اين خط خارجى است.

الف-2) جریان داخلی:

انگيزه هاى خط تخريب داخلى هم يك طيف وسيعى است و نميشود انسان همه را به يك چوب براند:

الف-2-1) بعضيها واقعاً خبرى ندارند- يعنى مغرض نيستند؛ اطلاعاتشان كم است و بر اثر بى اطلاعى چيزى ميگويند؛

الف-2-2) بعضيها غرضهاى شخصى و غرضهاى سطحى دارند؛

الف-2-3) بعضيها غرضهاشان غرضهاى عمقى است؛ يعنى با نظام مسئله دارند، كينه ى امام در دلشان است و حرفهاى امام را يا از اول قبول نداشتند يا حالا قبول ندارند - آنهايى كه از آن حرفها رو برگرداندند و پشيمان شده ها و برگشته اند - اينها يك طيف وسيعى از انگيزه هاست، ليكن بالاخره محصول و جمع بندى اش همين تهاجم ها و پنجه زدن ها و لجن پراكنى هاست كه وجود دارد.»} {152}

ج- علل دشمنی ها:

امام خامنه ای در مورخ 2/6/1391 و در جریان دیدار هیأت دولت دهم با ایشان در هفته دولت و پس از تمامی ماجراهای تخریبی داخلی و خارجی علیه مسئولین دولت های نهم و دهم(اعم از انواع اتهامات انحرافی ،حواشی لغو معاون اولی مهندس مشایی و اتهام کذائی یازده روز خانه نشینی رئیس جمهور و ...)، به تشریح علل دشمنی آنان با گفتمان احمدی نژاد، به شرح ذیل می پردازند:

{«هر بيننده‌‌اى احساس ميكند و مى‌‌بيند كه تلاش دشمنان در مقابله‌‌ى با جمهورى اسلامى در اين سالهاى اخير، بخصوصدر همين شش هفت سال گذشته و بخصوصدر اين دو سه سال اخير، بيشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثير دارد كه ما اگر بدانيم انگيزه‌‌هاى دشمن از كجا ناشى مي‌شود، تكليف خود را در برنامه‌‌ريزى‌‌هامان بهتر مي‌فهميم.

ب-1)به نظر من يكى از عللاين دشمنى‌‌ها، همين پيشرفت‌هاى شماست؛ يعنى ميخواهند اين پيشرفتها كُند شود. جمهورى اسلامى با داعيه‌‌ى اسلام‌‌خواهى، با داعيه‌‌ى مردم‌‌سالارى اسلامى، با داعيه‌‌ى رد و نفى مستدل ليبرال دموكراسى، براى تشكيلات استكبارى دنيا يك خطرى است. هرچه شما بيشتر پيشرفت كنيد، اين خطر براى آنها بيشتر خواهد شد. ميخواهند جلوى اين را بگيرند.

ب-2) عامل دوم اين دشمنى‌‌ها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب كمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بيشتر خوششان مى‌‌آيد و چهره‌‌ همراه‌‌ترى ميگيرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگ‌‌تركنيد،آنها چهره‌‌شان عبوس‌‌تر و خصمانه‌‌تر ميشود؛اين چيزِ طبيعى است.

ب-3) عامل ديگر، همين حوادث منطقه است؛ اين بيدارى اسلامى و آنچه كه در منطقه‌‌ى ما رخ داد، كه حادثه‌‌ى فوق‌‌العاده مهمى است. به نظر من هنوز ابعاد عظيم اين حادثه‌‌اى كه در شمال آفريقا و منطقه‌‌ى اسلامى ما اتفاق افتاده، براى خيلى‌‌ها درست شناخته‌‌شده نيست؛ خيلى چيز عظيمى اتفاق افتاده. پشت اين مسئله، دست قدرت الهى است.

 خب، اگر چنانچه در اين شرائط، يك ايرانِ بى‌‌دردسرِ بى‌‌دغدغه اينجا وجود داشته باشد، با همين شعارهائى كه دارد، با همين كارهائى كه دارد ميكند، با همين پيشرفتى كه محسوس است، از آن كشورها بيايند ببينند كارخانه‌‌ها را، دانشگاه‌‌ها را، مراكز تحقيقاتى را، وضع زندگى مردم را، بازارهاى پر از اجناس را، دولت بى‌‌دردسر را، بديهى و طبيعى است كه آنها ميگويند الگوى خوب همين است. ميخواهند اين نشود. ميخواهند اين الگوشدن جمهورى اسلامى نباشد. يعنى براى جمهورى اسلامى دردسرهائى به وجود بياورند، تا آن كشورهائى كه تحولّى در آنها رخ داده و وارد مرحله‌‌ى جديدى شده‌‌اند، براى ادامه‌‌ى راه، اين را الگو قرار ندهند.

حالا البته بعضى‌‌ها در روزنامه، در سايت، در تريبون‌هاى گوناگون مطالبى منتشر ميكنند؛ اينكه چرا ما در دنيا دشمن‌‌تراشى كرديم كه اينقدر با ما دشمنى كنند! به نظر من اينها حرفبافى است. آنچه كه گفته ميشود، متكى به يك تحليل درست نيست. نه، دشمنى‌‌ها خيلى طبيعى است. وقتى كه امام بزرگوار بود، دشمنى‌‌ها زياد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعيف‌‌تر شود و عقب‌‌نشينى كنيم، آنها طبعاً چهره‌‌شان بظاهر متبسم‌‌تر مي‌شود. البته جلو مى‌‌آيند. يعنى چهره را متبسم ميكنند، براى اينكه بتوانند جلو بيايند، مناطق را تصرف كنند و ما را از پيشرفت هدفهامان باز بدارند.

 هرچه ما در حركت خودمان جدى‌‌تر و مصمم‌‌تر باشيم، آنها ناراحت ميشوند و چهره‌‌شان عبوس ميشود. البته تا حالا در اين سى و سه سال آنها نتوانستند ما را متوقف كنند، بعد از اين هم ان‌‌شاءالله نخواهند توانست. بنابراين خوشبختانه وضعيت كشور اينجورى است. البته گرفتارى‌‌هائى هست، ضعفهائى هست، مشكلاتى هست، كه بايد به آنها هم توجه كنيم؛ ليكن مجموعاً وقتى انسان نگاه ميكند، حركت كشور، حركت رو به پيشرفتى است.»} {153}

 

ـ همانطور که از جمع فرمایشات مقام معظم رهبری(که در فوق اشاره شد) بر می‌آید، علت اصلی دشمنی ها نسبت به گفتمان دولت های نهم و دهم، سه عامل : زنده شدن شعارهاى انقلاب، پیشرفت چشمگیر مملکت در طی سال های فعالیت دولت های نهم و دهم و تأثیر پذیری و الگوبرداری بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی به دلیل پیشرفت همزمان با استکبارستیزی و پافشاری بر آرمان های انقلابی است.

 به فرموده معظم له، هدف از این تخریب ها و دشمنی ها، در طیف «دشمنان خارجی، مخالفین داخلی جمهوری اسلامی و مغرضین»، «زدن احمدی نژاد و یاران او نیست؛ بلکه هدف، زدن انقلاب و نظام است»{154}و{155}و{156}و{157}.

در طیف متضرّرین، عهدشکنان و انقلابیّون مادّی‌گرا{158تا 171}، با عنایت به تقسیم بندی مورد اشاره امام خامنه ای(مدّظلّه‌العالی)دو نوع انگیزه تخریب را می توان تصور نمود: یا«بواسطه بعضیغرضهاى شخصى و غرضهاى سطحى تخریب می کنند»و یا «غرضهاشان غرضهاى عمقى است؛ يعنى با نظام مسئله دارند، كينه ى امام در دلشان است و حرفهاى امام را يا از اوّل قبول نداشتند يا حالا قبول ندارند-آنهايى كه از آن حرفها رو برگرداندند و پشيمان شده ها و برگشته اند- اينها يك طيف وسيعى از انگيزه هاست، ليكن بالاخره محصول و جمع بندى اش همين تهاجم ها و پنجه زدن ها و لجن پراكنى هاست كه وجود دارد»{172} و در طیف خودعمّارپندارها{173تا 187}، نیز دو دسته وجود دارند: یا «مغرض نيستند؛ اطلاعاتشان كم است و بر اثر بى اطلاعى چيزى ميگويند؛ و یا بواسطه بعضیغرضهاى شخصى و غرضهاى سطحى تخریب می کنند»{188}که این جماعت علیرغم ادعای بصیر بودنو یاحتّی گاهاً با داشتن شرط بصیرت،باز هم دچار اشتباه استراتژیک نقشه خوانی معکوس شده، پا جای پای دو گروه اول گذاشته و ندای باطل ایشان را فریاد می زنند.

برای مشاهده عکس فوق با کیفیت بالا و حجم 2.1 مگابایت، اینجا یا بر روی آن کلیک کنید
دانلود لینک مستقیم فایل پی دی اف و با کیفیت جدول فوق با حجم 242کیلوبایت
 

ـ باری به هر طریق و با لحاظ اهداف، اغراض و علل مختلفة فوق الذکر، در حال حاضر هدف کلّی و جمعی دو گروه «متضرّرین، عهدشکنان و انقلابیّون مادّی‌گرا» و«خودعمّارپندارها» ، همان است که نافی نظام امت و امامت و چهره پرسابقة تقابل با گفتمان امام جامعه  {191تا 203}،همنوا با نعرة سران صهیونیست و «دشمنان خارجی، مخالفین داخلی جمهوری اسلامی و مغرضین» و در هراس از فراگیرشدن گفتمان احمدی نژاد{204} و بازگشت وی به عرصه قدرت سیاسی{205}و{206}و{207}و{208}، در قالب«نباید بگذاریم احمدی نژاد از زمین بلند شود!»{209} و «باید خطر بازگشت احمدی‌نژاد را جدی بگیریم»{210} بیان داشته است؛ چرا که پایبندی به گفتمان امام و انقلاب و زنده و برجسته نمودن ارزش های مورد نظر آن، در تضاد با منافع مادی گرایانه، جاه طلبی ها، عافیت طلبی، تجمل گرایی و هوای نفسانی آنها بوده و افشاکنندة بنیان استدلالات پوچ اعتقادی یا دگم نگری‌ها و انحرافات سیاسی ایشان شده است، لذا به فرمایش امام المسلمین : «هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگ‌‌تر كنيد، آنها چهره‌‌شان عبوس‌‌تر و خصمانه‌‌تر مي‌شود»{211}

همانکه مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پس از سالها بر لب جاری ساخت و در فروردین1393 در مصاحبه با خانه ملت به صراحت گفت:

«اصلاً طرح مشایی به این شکل، یعنی زدن احمدی نژاد و از زدن احمدی نژاد نیز هدفی جز مقابله با رهبری نداشتند»؛«آنچه در رسانه  می گویند مشایی یک آدم بی اخلاق، جن گیر، رمال، مال مردم خور، ۳ هزار میلیارد بدزد است، یکی یکی معلوم شد دروغ است.عباس غفاری چه شد؟ بازجوی عباس غفاری در دفتر من در حضور آقایان زارعی، حسینیان، کوثری و بنده گفت “ما از عباس غفاری پرسیده ایم شما که کار هم نمی کنید  زندگی خود را چگونه می گذرانید؟ او جواب داد با پولی که مریدانم به من می دهند زندگی می کنم و از او پرسیده ایم که مریدان شما چه کسانی هستند که او گفته است آخرین بار از فلان کس ۲۰ میلیون تومان گرفته ام.” در حال حاضر عباس غفاری چه شده است و کجاست؟ چرا در آن زمان آنقدر برجسته شد و امروز هیچ حرفی از وی نیست؟ اگر مشایی آنقدر که می گفتند پرونده سیاهی داشته است چرا در حال حاضر در دستگاه قضایی محاکمه نمی شود؟ما با احکامی که دستگاه قضایی نهایی کند  مخالفت نمی کنیم حتی اگر بر اساس اطلاعات ما آن حکم درست نباشد، پس معلوم می شود که تمام اینها بازی سیاسی است.»{212}و یا پس از اظهارات خصمانه برخی تخریب‌چی های نگران از بازگشت احمدی نژاد به عرصه سیاسی می گوید:

«دولتی که نه فقط مقام معظم رهبری بلکه خود مردم و آنها که هنوز وجدان خود را به آب نسپرده اند و کسانی که به انصاف پایبندند قضاوت می کنند چه در عرصه سیاست خارجی و چه در مسائل داخلی، دولت های نهم و دهم چه موفقیت هایی داشته است. لذا کسانی که می گویند این دولت فاسد بوده قطعاً خودشان یک فساد فکری دارند.به نظر بنده این تهمت ها مختص روزهای اخیر نیست، از موقعی که دولت آقای احمدی نژاد در انتخابات اول ریاست جمهوری پیروز شد به قول خود ایشان بدلیل اینکه پا در یک دایره ای گذاشته بود که عده ای این حوزه را مخصوص و منحصر به خود می دانستند و فکر می کردند که لباس ریاست و صدارت فقط برای ایشان دوخته شده، شروع به هتاکی، فحاشی، تهمت زدن کردند. دروغ گفتند و بزرگترین دروغ گویان، این دولت را به دروغ گویی متهم و فاسدترین افراد که کوس اشرافی گریشان عالم را برداشته بود، دولت ساده زیست آقای احمدی نژاد را به فساد مالی متهم کردند برای اینکه معتقدند این مملکت ارث پدریشان است و هر کار که می خواهند می توانند بکنند.

ـ کسانی که با بالگرد در ایام تاسوعا و عاشورا فرزندان و خانواده هایشان را به دریاچه هایی می بردند که مردم عادی حتی اجازه عبور از کنار آن هم ندارند؛ این ها بالاخره برایشان سخت بوده و شروع کردند به هتاکی و تهمت زدن و این رویه مختص این روزها نبوده است.

ـ این دسته از افراد می ترسند که دوباره آن تفکر به صحنه سیاست بازگردد و وحشت دارند دوباره جریانی و تفکری که دلسوز مردم است و مردم هم به آنها علاقمند هستند بیاید و این آقایان از ریخت و پاش ها و سوء استفاده هایی که از بیت المال می کردند محروم شوند.

ـ کار جریان های فاسد سیاسی شلوغ کردن و هوچی گری رسانه ای است که رهبر معظم انقلاب به “شارلاتانیسم مطبوعاتی” و رسانه ای از آن یاد کردند. با این هوچی گری ها سعی می کنند اول خواص و بعد مردم و افکار عمومی را با خود همراه کنند که البته وقتی اینطور شد شرایط برای مسئولین که در کرسی قضاوت نشسته اند سخت می شود؛ یعنی وقتی کاری کردند که تمام بوق های منحوس بر علیه یک جریان و تفکر بزنند برای کسانی که شاهد هستند سخت است که مخالف این جریان و بوق ها حرف بزنند.

مخالفت با بی انصافی ها و دروغ پراکنی ها و تهمت زدنهای ایادی و کانونهای قدرت و ثروت به معنای این نیست که ما هیج انتقادی از دولت های نهم و دهم نداشته ایم، ما بر اصل انصاف تاکید داریم. شکی نیست که دولت نهم و دهم هم مثل همه دولت های دیگر دارای مشکلات و کمبود هایی بوده است اما ویژگی های مثبتی که از نظر پای بندی به ارزشهای انقلابی در دولت های نهم و دهم بود در دولت های کارگزاران و اصلاحات سابقه نداشت.

البته این را هم نباید از نظر دور نداشت که در این دولت علاوه بر دشمنی و کینه توزی های اصحاب قدرت و ثروت در داخل، سخت ترین هجمه ها و تحریم های اقتصادی و سیاسی خارجی نیز به دلیل پای بندی به ارزشهای اسلامی و انقلابی علیه ملت ایران شکل گرفت و این را هم باید در ارزیابی این دولت مد نظر داشت.»{213}

ـ به نظر می رسد حال که قطعات پازل کنار هم چیده شد، تصویر فضای سیاسی حاکم علیه گفتمان دولت های نهم و دهم در ایام فعالیت آن دولت ها{214}و پس‌ازآن تا به امروز شفافتر می‌شود؛ فقط کافی است چند قدمی هم از این نمای نزدیک، دورتر شویم تا وضوح‌تصویر برایمان بیشتر شود؛ آری «سکوت احمدی نژاد»{215}و{216}و{217}در اثناء گذشت قریب به چهارسال از پایان دولت دهم و پرداختن و دعوت عمومی وی و حامیان ودوستدارانش به «بازخوانی و تبیین گفتمان انقلاب و خط نورانی امام و رهبری»(به عنوان معدود افراد و گروه‌های لبیک گو به فرمان عمومی رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره) پیرامون لزوم بازخوانی اصول انقلاب و امام برای پرهیز از تحریف امام و سیلی خوردن ملت ایران)(218) ، همان چند قدم بود؛ حال تصویر بدست‌آمده گویا و ساده فهم‌تر شده است.

جمع مطالب فوق بیانگر اصالت طریق دولت های نهم و دهم و شخص دکتر احمدی نژاد در پیگیری اهداف و آرمان های نظام اسلامی در قالب گفتمان اصیل امام و انقلاب و با تأییدات مکرر امام جامعه می باشد؛ و آنچه ماحصل سکوت دکتر احمدی‌نژاد و یارانش و سلوک ایشان در اطاعت محض از مقام عظمای ولایت در گذشته وحال(چه در طول ایام فعالیت دولت های نهم و دهم، چه آن هنگام که تنها گزینه گفتمان احمدی‌نژاد در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری   ردصلاحیت شد و چه اکنون که مصلحت نظام اسلامی در سکوتایشان{219}و{220}و{221}و{222}، عدم ورود به فعالیت های انتخاباتی و پافشاری ایشان بر تبیین نظام ولایت فقیه{223}و{224}و{225}و{226}به عنوان تمرینی برای حکومت در سایه موعود منتَظَر(عج){227}و{228}و{229}و{230}و{231}، چیزی نیست جز پخته و ثابت شدن رنگ و لعاب ماهیت های خنّاس‌گونه سه گروه مخالفین گفتمان احمدی‌نژاد که در واقع همان عینیتِ گفتمان امام وانقلاب است؛ که شکسته شدن سکوت ولایی آن مالک علی، فوت و فن استادی خواهد بود برای بلند کردن و دورساختن هرزگردها و لجن پراکنی های چندین و چند ساله مخالفین برقراری دولت اسلامی و حکومت‌داری علوی.

بدیهی است گذشت زمان، ضمن ارائه تصویر کاملی از تفکرات منحرفین سیاسی انقلاب، پرده از نقشه خوانی معکوس{232}برخی افراد و جریانات وابسته به ایشان، درخصوص ارائه مختصات کاذب جبهه خودی و غیرخودی به عوام جامعه، برداشته و تنها راه عاقبت به خیری در طیّ طریق انقلاب و گرفتارنشدن در دام شیاطین سیاسی ، چیزی جز تمسّک به سرچشمه نور و تطبیق رفتار و گفتار و کردار با امام جامعه نخواهد بود.

در فصل چهارم این یادداشت به «اغوگری شیطان و شیاطین عالم در قبال گفتمان حق و مروجّین آن، و تکلیف مؤمنین در این خصوص» خواهیم پرداخت.

 

ادامه دارد ....

حمید دیانی

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/uqemL