سفر مکاشفات یا مکاشفه یوحنا آخرین کتاب از عهد جدید در مجموعه عهدین (کتاب مقدسBible) است. در این نوشتار می خواهیم اجمالا نگاهی به برخی از عبارات فصل 12 از سفر کنونی مکاشفات داشته باشیم. فراموش نکنیم که بسیاری از مسیحیان معتقدند که عبارات این کتاب درباره رخدادهای پس از حضرت عیسی علیه السلام است.

پایگاه تحلیلی تبیینی رئیس جمهور ما؛ در میان مسیحیان درباره کتاب مکاشفه یوحنا اختلاف عقیده بسیار و نظریات متفاوتی در خصوص اعتبار، نویسنده و تفسیر آن وجود داشته است. در خصوص اعتبار آن ، برخی مسیحیان مثل کلیسای ارتدکس شرقی Eastern Orthodox Church این کتاب را معتبر نمی داند و آن را رد می کند.

اما در مورد نویسنده، در دیدگاه های سنتی یوحنای رسول John the Apostle - کسی که انجیل یوحنا به او منسوب است- نویسنده سفر مکاشفات تصور می شود اما دیگر دانشمندان معتقدند که یوحنای رسول John the Apostle ، یوحنای اوانجلیست John the Evangelist و یوحنای پتموس , John of Patmos  سه فرد مختلف بودند که به آنها انجیل، رسائل و مکاشفات جداگانه منسوب است. و نیز برخی از دانشمندان جدید مثل استفن ال هریسStephen L. Harris در کتاب خود با نام "شناخت عهدین" Understanding the Bible می گوید که یوحنای رسول ،انجیل و مکاشفاتی که به او منسوب است را ننوشته است.

شایان تذکر است که امام رضا علیه السلام در مناظراتشان با یهودیان و مسیحیان زمان خود اشاره فرمودند که سه یوحنا وجود داشته است: "...و علماى مسيحى‏ها سه نفر بودند، «يوحنّا» ى اكبر در «أج»، «يوحنّا» در «قرقيسيا»و «يوحنّا» ديلمىّ در رجّاز و مطالب مربوط به پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت و امّتش نزد او بوده و هم او بود كه امّت عيسى و بنى اسرائيل را به نبوّت حضرت محمّد و اهل بيت و امّتش، مژده داد." (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 158 و ...). هم چنانکه در مقاله محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین وعده انجیل در این سایت آمده است نیز بیشتر بشارات از زبان حضرت عیسی علیه السلام در انجیل یوحنا نقل شده است.

و درباره تفسیر، دیدگاه آینده محوری futuristic که معتقد است مکاشفات حوادث آینده را توصیف می کند رایج ترین دیدگاه است. بسیاری از مسیحیان معتقدند که مکاشفات تنها سند آخرالزمانی در عهد جدید است. اما در عین حال آنها اعتراف می کنند که بسیاری از عبارات موجود در سفر مکاشفات برایشان نامفهوم و غیر قابل درک است و مجادلات بسیاری در مورد محتوی این کتاب وجود داشته است.

علاوه بر این در حالیکه اکثر دانشمندان  مسیحی گمان می کنند که سفر مکاشفات نزدیک به انتهای  قرن یکم نوشته شده، این کتاب در نسخه رسمی عهدین  تا زمان شورای کارتاژ Council of Carthage سال 397 مسیحی-یعنی حدود سه قرن پس زمانی که تصور می شود این کتاب نوشته شده است- پذیرفته نشد و در همان زمان نیز به وجود اختلافات فاحش متنی در آن مُقِر بودند.

...به هر حال به سبب سرپیچی بشر از فرمان الهی و در نتیجه فراموش کردن تعالیم ناب و الهی انبیاء و و اوصیای برگزیده آنان و تحریف کلام خداوند در طول قرن ها ، پیامدهای تاریک مشابهی تمام عهد قدیم و جدید را در برگرفته است. اما در حالیکه اختلافات و تحریفات ثابت شده بسیار است هنوز به اراده و خواست خداوند بارقه هایی از نور هدایت در میان تاریکده تحریفات در کتب عهدین می درخشد؛ بارقه های نوری که با لطف الهی وسیله هدایت بسیاری از یهودیان و مسیحیان به سوی حقیقت الهی یعنی اسلام حقیقی- دین تمامی انبیاء و اوصیای برگزیده آنها علیهم السلام پیش از تحریفات بشری- بوده است؛ حقیقتی که در مرحله آخر خود به شکلی کامل توسط حضرت محمّد و اهل بیت ایشان صلی الله علیهم اجمعین آشکار می شود.

خداوند عز و جل در قرآن کریم وعده داده است که:

يُرِيدُونَ لِيُطْفِواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُون

آنان مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولى خدا نور خود را كامل مى‏كند هر چند كافران خوش نداشته باشند! (سوره صف(61)، آیه 8)

با در نظر داشتن نکات مذکور، اینک می خواهیم اجمالا نگاهی به برخی از عبارات فصل 12 از سفر کنونی مکاشفات داشته باشیم. فراموش نکنیم که بسیاری از مسیحیان معتقدند که عبارات این کتاب درباره رخدادهای پس از حضرت عیسی علیه السلام است.

در فصل 12 که نویسنده این کتاب در یک مکاشفه بانویی را دید که آفتاب و ماه و ستارگان را در برداشت آمده است:

و علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد: زنی که آفتاب را دربر دارد و ماه پای پوشش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است. (فصل 12 عبارت یک)

در اینجا می خواهیم این تفسیر منطقی را ارائه کنیم که بانوی با شکوهی که با آفتاب و ماه و دوازده ستاره آراسته شده بود -و بنا بر دیدگاه آینده محوری  ظهورش پس از حضرت عیسی علیه السلام محقق می شد- کسی جز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها  نیست. با استفاده از تفسیر اهل البیت علیهم السلام درباره رؤیای حضرت یوسف علیه السلام که در آن آفتاب و ماه پدر و مادر ایشان تعبیر شده اند کاملا منطقی ست که بگوییم آفتاب و ماهی که این بانو را در بر گرفته اند به خوبی می تواند اشاره به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها داشته باشد. این آموزه وحیانی اسلام است که بهشت زیر پای مادران است و حضرت خدیجه واقعا یک مادر بهشتی برای حضرت فاطمه سلام الله علیها، مادر دوازده امام معصوم-رهبران بشریت-،  بود و حضرت محمد صلی الله علیه و آله بی تردید نور و آفتاب هدایت تمام بشریت است.

و بی تردید آن دوازده ستاره درخشان بر تاج این بانوی عالمیان کسی جز دوازده امام معصوم علیهم السلام نمی تواند باشد یعنی همان دوازده  امام برگزیده الهی برای هدایت بشر پس از حضرت محمد صلی الله علیه و آله.بیایید با هم صلواتی  آسمانی را بخوانیم ، دعایی خاص که جایگاه مهم و مرکزی حضرت فاطمه سلام الله علیها در میان اهل البیت را نشان می دهد:

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

بارالها بر فاطمه و پدرش و شوهرش و پسرانش و سر به وعیده نهاده شده در او صلوات فرست به عدد آنچه که علمت به آن احاطه دارد.

شایان توجه است که به علت محوری بودن نقش دوازدهمین ستاره که همه انبیاء و اوصیاء علیهم السلام بشارت آمدنش را داده بودند- او که منجی موعود عالم بشریت است و حقیقت دین خداوند به دست او در سراسر گیتی گسترده خواهد شد- به نظر می رسد که پیشگویی هایی با تفصیلی بیشتر درمورد آن دوازدهمین ستاره موعود در این مکاشفه ارائه شده است.

در عبارت پنجم از این فصل بیان شده است که  فرزند پسری متولد خواهد شد که از این بانو خواهد بود و بر تمامی ملت ها حکمرانی خواهد کرد و این کودک پس از تولدش به عرش الهی برده خواهد شد:

پس پسر نرینه‌ای را زایید که همه امت های زمین را به عصای آهنین حکمرانی خواهد کرد؛ و فرزندش به نزد خدا وتخت او ربوده شد (فصل 12 عبارت 5)

 اول آنکه همه مسلمانان از جمله سنی ها نقل کرده اند که حضرت مهدی علیه السلام- کسی که در آخر الزمان بر همه ملت ها حکمفرمائی خواهد کرد- از نسل حضرت فاطمه سلام الله علیها است.

در اینجا به عنوان نمونه ای فقط یکی از چنین حدیث های متعدد سنی را نقل می کنیم:

ام سلمه نقل کرده است : من از رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم که می گفت مهدی از اهل البیت من ظاهر خواهد شد از نسل من از فاطمه. (سنن ابو داوود)

دوم آنکه همانطور که به وضوح در حدیث اصلی این نوشتار اشاره شده است ، حضرت مهدی علیه السلام پس از تولدشان به سوی خداوند بالا برده شدند، یا همانطور که در سفر مکاشفات بیان شده است: " و فرزندش به نزد خدا وتخت او ربوده شد ."

سوم آنکه ما می خواهیم بدون هیچ شک و تردیدی نشان دهیم که کودک پسری که در فصل دوازده سفر مکاشفات به آن اشاره شد آنگونه که برخی مسیحیان ادعا می کنند حضرت عیسی علیه السلام نیست .

 در عبارت اول از فصل 6 سفر مکاشفات یوحنا نویسنده کتاب به وضوح بیان می کند که زمانی که داشت به او یک مرد تاج بر سر بر روی زمین که سوار بر اسبی سفید بود نشان داده  می شد، حضرت عیسی علیه السلام –بره،آنگونه که مسیحیان حضرت عیسی علیه السلام را می خوانند- در آسمان بود و نه بر روی زمین؛ یعنی دو شخصیت مجزا: یکی عیسی علیه السلام در آسمان و دیگری مردی اسب سوار و تاج بر سر بروی زمین.

فصل 6 عبارت 1:

و دیدم چون بره [عیسی علیه السلام] یکی از آن هفت مهر راگشود؛ و شنیدم یکی از آن چهار حیوان به صدایی مثل رعد می‌گوید: بیا و ببین

فصل 6 عبارت 2:

ودیدم که ناگاه اسبی سفید که سوارش کمانی دارد و تاجی بدو داده شد و بیرون آمد، غلبه کننده و تاغلبه نماید.

در مکاشفات در فصل یک عبارت هفت هم تأیید شده است که حضرت عیسی علیه السلام در آخر الزمان از آسمان بر ابرها فرود خواهد آمد و این مطلب که حضرت عیسی علیه السلام از آسمان فرود می آید در احادیث اسلامی هم آمده است.

 اینک با ابرها می‌آید و هر چشمی او راخواهد دید و آنانی که او را نیزه زدند و تمامی امت های جهان برای وی خواهند نالید. بلی!

...عیسی بن مریم از آسمان  فرود آید.(ارشاد القلوب، ج 1، ص 66)

بنابراین سفر مکاشفات کتاب عهدین می گوید که مردی تاجدار ، به غیر از عیسی که بر ابر می آید، فاتح زمین خواهد شد.

در عبارت 11 از فصل 19 سفر مکاشفات نقل شده است که یوحنا، پس از مشاهده گشوده شدن آسمان "اسبی سفیدکه سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری وجنگ می‌نماید"می بیند.

بنابراین مرد تاجدار سوار بر اسب سفید پیروز خواهد شد و او بر عدل داوری خواهد کرد و خواهد جنگید.

 13 وجامه‌ای خون آلود دربر دارد و نام او را «کلمه خدا» می‌خوانند.

15 و از دهانش شمشیری تیز بیرون می‌آید تا به آن امت‌ها را بزندو آنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود...

 16 و بر لباس وران او نامی مرقوم است یعنی «پادشاه پادشاهان ورب‌الارباب».

 19 و دیدم وحش و پادشاهان زمین ولشکرهای ایشان را که جمع شده بودند تا بااسب‌سوار و لشکر او جنگ کنند.

21 و باقیان به شمشیری که از دهان اسب‌سوار بیرون می‌آمد کشته شدند وتمامی مرغان از گوشت ایشان سیر گردیدند. (فصل 19)

و نکته دیگر آنکه در حالیکه قرآن تأیید می کند که حضرت عیسی علیه السلام کلمة الله است (سوره نساء(4)آیه 171 )او یگانه کلمة الله نیست؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان علیهم السلام کاملترین کلمة الله هستند.

بسیاری از آیات قرآن و احادیث اسلامی این حقیقت را تأیید می کنند من جمله در داستان حضرت آدم علیه السلام . آن حضرت به کلمات خداوند متوسل شد ( سوره بقره(2) آیه 37) که بنا بر تبیین احادیث آن کلمات نور محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام بودند. (نور الثقلین ذیل آیه 37 سوره بقره)

در روایات دیگر ذیل آیه 115 سوره انعام (6)از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده است که فرمودند بدرستى كه امام مى‏شنود در شكم مادرش، پس زمانى كه متولد می شود، فرشته ای بر بدن او می نویسد: وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليم (کلمه پروردگارت با صدق و عدل به تمام و کمال رسید و او شنوای داناست)‏(تفسیر قمی و تفسیر صافی و ...)

به عنوان نمونه ای دیگر ذیل آیه 28 سوره زخرف (43) آمده است که از حضرت رسول صلی الله علیه و آله دربارهوَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ‏ (او کلمه باقی را در نسل وی قرار داد) پرسیدند. آن حضرت فرمودند: امامت را در فرزندان امام حسين قرار داده كه نه نفر از امامان از فرزندان او هستند كه از آن جمله مهدى اين امت است.(بحار الانوار ج 25 ص  253 و...)

حتی دانشمندان مسیحی هم متوجه شده اند که کلمة الله ذکر شده در انجیل یوحنا با کلمة الله ذکر شده در سفر مکاشفات فرق دارد؛ آنچه آنها یا نفمیدند و یا نخواسته اند که بفهمند اینست که این دو ، دو فرد متفاوت هستند. برای مثال در کتابی با نام مکاشفه Revelation نوشته بن ویترینگتون سوم Ben Witherington III صفحه32، نویسنده با این پیش فرض که "کلمة الله" در سفر مکاشفات عهدین نیز عیسی ست نوشته است :"در انجیل یوحنا و در مکاشفات ، به عیسی با عنوان "کلمة الله" اشاره شده است.اگرچه مفهوم در مکاشفات بسیار با انجیل یوحنا متفاوت است ، کلمه در فصل 19 سفر مکاشفات عبارت 13 در داوری مداخله می کند اما در انجیل یوحنا عبارت1 از فصل یک از این تصویر برای نشن دادن نقشی در رستگاری استفاده شده است..." یعنی در اناجیل، حضرت عیسی علیه السلام به عنوان یک جنگجو و یک حاکم واقعی که داوری می کند به تصویر کشیده نشده است.

براهین دیگری هم در عهدین وجود دارد که حکایت از آن دارد که  در خصوص آخر الزمان از دو فرد متفاوت  صحبت می شود: در حالیکه  به نظر می رسد در برخی از عبارات عهدین "پسر انسان" اشاره به حضرت عیسی علیه السلام است اما در جاهای دیگر حضرت عیسی علیه السلام به "پسر انسان" با ضمیر "او" اشاره کرده است یعنی فرد دیگری غیر خودش. و در برخی عبارات واضح است که حضرت عیسی علیه السلام خود منتظر "پسر انسان" بود.در انجیل متی فصل 16 عبارات 27 و 28 از حضرت عیسی علیه السلام نقل شده است که گفت:

27 زیرا که "پسر انسان" خواهد آمد درجلال پدر خویش به اتفاق ملائکه خود و در آن وقت هر کسی را موافق اعمالش جزا خواهد داد. 28 هرآینه به شما می‌گویم که بعضی در اینجاحاضرند که تا پسر انسان را نبینند که در ملکوت خود می‌آید، ذائقه موت را نخواهند چشید.

 همانطور که در عبارت 27 می بینیم حضرت عیسی علیه السلام می گوید: زمانی که پسر انسان می آید "او"جزای "هر کسی" را طبق "اعمالشان" خواهد داد؛ در حالیکه مسیحیان در نتیجه مستقیم تحریفات می خواهند اصرار ورزند که گناهان به سادگی با پذیرش اینکه عیسی خدا و پسر خداست و برای آمرزیده شدن گناهان بشر به صلیب کشیده شد بخشیده می شوند. سبحان الله!!!

الف)اگر مسیحیان می خواهند بگویند که قضاوت و داوری فقط برای منکران این اعتقاد است آنها را دعوت می کنیم به توجه به واژه "هر کسی".

ب) در عبارت  28 حضرت عیسی علیه السلام داشت به حواریونش این خبر را می داد که فردی زنده خواهد ماند و "پسر انسان" را در پادشاهی اش خواهد دید. در این خصوص مسیحیان اصرار دارند که این "پسر انسان"خود حضرت عیسی علیه السلام است که مرد، سپس پس از چند روز زنده شد و حواریون او را دیدند. (برای اطلاعات بیشتر درباره تناقض اناجیل در این مسئله به مقاله " نا گفته هایی از عید پاک (قسمت دوم)" رجوع کنید). اما ما مسیحیان را به توجه به دو نکته دعوت می کنیم :

در عبارت بیست و هفتم وعده داده شده است که وقتی "پسر انسان "بیاید «هر کسی را موافق اعمالش جزا خواهد داد» در صورتی که پس از به اصطلاح مرگ و رستاخیز حضرت عیسی علیه السلام، آن حضرت هر کسی را موافق اعمالش جزا نداد.
عبارت 28 درباره صرفا دیدن "پسر انسان " نیست بلکه در این باره نوید می دهد که " پسر انسان در پادشاهی اش می آید" یعنی «پادشاه پادشاهان» که پیروز خواهد شد و در جنگ ها شرکت خواهد کرد و حکومتش را بر پا خواهد کرد و بر همه ملت ها «حکمرانی خواهد کرد با عصایی آهنین»و حواریون همه از دنیا رفته اند و حکومت جهانی را ندیده اند. پس این نتیجه گیری کاملا منطقی و و اضح است که فردی که "ذائقه موت" نچشید خود حضرت عیسی علیه السلام بود که زنده می باشد و "پسر انسان" یعنی  حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف را در پادشاهی  و حکومتش خواهد دید و یاری خواهد کرد.
در نتیجه بنا بر عبارت 28 از فصل 16 متی آنکسی که هنوز زنده است خود حضرت عیسی علیه السلام است که به همراه دیگرانی چون حضرت خضر علیه السلام و ...که آنان نیز زنده می باشند، "پسر انسان" را در پادشاهی اش خواهد دید.

نکته قابل توجه دیگر اینست که یکی از القاب حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در قرآن «الانسان»می باشد. چنانچه در سوره الرحمن گفته شده است که خداوند به «الانسان» قرآ ن و بیان یعنی تبیین و تفسیر آسمانی آن را می آموزد:

الرَّحْمَانُ عَلَّمَ الْقُرْءَانَ خَلَقَ الْانسَنَ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ

الرحمان (خداوند رحمن) قرآن را آموخت، «الانسان» را خلق کرد (و به او قرآن را آموخت)، و به او «بیان» را آموخت. (سوره الرحمن(55) آیات 1 تا 4)

همچنین آیه 19 سوره قیامت (75) به روشنی «بیان» را که تفسیر و تبیین قرآن است فقط از جانب خداوند می داند یعنی انسان از پیش خود نمی تواند و نباید قرآن را تفسیر کند.

ثمُ‏َّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ

سپس بیان آن (قرآن) بر عهده ماست. (سوره قیامت (75) آیه 19)

سپس در آیه 44 سوره نحل می فرماید که این پیامبر است که باید برای مردم قرآن را تبیین و بیان نماید.

... وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينِ‏َّ لِلنَّاس مَا نُزِّلَ إِلَيهْم‏...

...و به سوی تو نازل کردیم «ذکر» را برای اینکه آنچه به مردم نازل شده است را برایشان تبیین کنی. (سوره نحل(16)، آیه 44)

و نیز مهم است که به خاطر داشته باشیم که حضرت عیسی علیه السلام گفت:

زیرا به شما می‌گویم از این پس مرا نخواهید دید تا بگویید مبارک است او که به نام خداوند می‌آید.» متی باب 23عبارت 39

توجه کنیم که حضرت عیسی علیه السلام به پیروانش فرمود که آنها او را دوباره نخواهند دید تا زمانی که پیروانش بگویند: «مبارک است او که به نام خداوند می آید». مسیحیان خداوند را پدر، پسر و یا روح القدس (سه خدا در یکی یا یک خدا با سه جز ...سبحان الله) می خوانند در حالیکه هر سه اینها یعنی پدر ، پسر و روح القدس عنوان هستند و نه نام. به بیان دیگر مسیحیان در حقیقت خداوند را با نام او صدا نزده اند! اما حضرت محمد صلی الله علیه و آله – فاراقلیط یکه حضرت عیسی بشارت آمدنش را داده بود (به مقاله محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین وعده انجیل رجوع شود)- به نام خداوند آمد؛ هر سوره قرآن با نام خداوند آغاز می شود: بسم الله الرحمن الرحیم.

یعنی حضرت عیسی علیه السلام می فرمایند تا صلوات بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله نگویید من نخواهم آمد.

و زمانی که سرانجام مسیحیان آن را دریابند و بگویند: «مبارک است محمد که با نام خداوند یعنی الله آمد» آن زما ن خواهد بود که حضرت عیسی فرود خواهند آمد و همراه با پیروانشان پشت سر حضرت مهدی علیه السلام - پسر انسان- خواهند ایستاد...(به مقاله دو مسیح رجوع شود).

پس حضرت مهدی علیه السلام از نسل حضرت فاطمه سلام الله علیها همان پسر محمد صلی الله علیه و آله و سلم یعنی «پسر انسان» می باشد.

بنابراین بی تردید مرد تاج بر سرِ سوار بر اسب حضرت عیسی علیه السلام نمی باشد بلکه او «پسر انسان» یعنی حضرت مهدی علیه السلام می باشد که و بنا برفصل 19 مکاشفات عبارت 13 "کلمه تامه (کامل) خدا"خوانده می شود و حاکمان ظالم- آنانکه در مقابل قوانین کامل و خیرخواهانه خداوند و حقوق خدادادی بشریت سرکشی می کنند - در مقابل او خواهند ایستاد اما در نهایت او بر حاکمان لجوج و سرکش غالب خواهد شد و بر همه ملت ها با قدرت حکم خواهد راند و پادشاه پادشاهان و سرور سروران خواهد بود و بالاخره او توحید و عدل حقیقی را در سایه محبت و قانون الهی در سراسر جهان گسترش خواهد داد.

چهارم، برای اینکه بیشتر این واقعیت را تأیید کنیم که حضرت محمد و اهل بیت ایشان- حضرت فاطمه و 12 امام معصوم- صلی الله علیهم اجمعین مرکز توجه سفر مکاشفات بودند، اجازه دهید به عبارات 7 تا 9 فصل 12 هم توجه کنیم که در آنها به وضوح بیان شده است که شیطان و لشکریانش "به زمین انداخته شدند" و "جایشان دیگر در آسمان یافت نشد"؛ احادیث اسلامی نیز تصدیق می کنند که وقتی که حضرت عیسی علیه السلام به دنیا آمد ابلیس (شیطان)از برخی مراتب آسمان بیرون انداخته شد اما ابلیس زمانی  کاملا از آسمان رانده شد و به زمین انداخته شد که حضرت محمد صلی الله علیه و آله به دنیا آمدند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: ابلیس به آسمان‌های هفتگانه بالا می‌رفت و چون حضرت عیسی علیه السلام به دنیا آمد از سه آسمان ممنوع شد و تا چهار آسمان بالا می‌رفت و هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به دنیا آمد از همه آسمان‌های هفتگانه ممنوع شد ... (امالی صدوق ص 285)

پنجم، عباراتی دیگر در فصل دوازده  سفر مکاشفات نیز قابل توجه می باشند. اما لازم است که بر این حقیقت مهم تأکید کنیم که به جهت تحریفات ثابت شده قطعا همه عبارات واژه به واژه نمی توانند در نظر گرفته شوند، بلکه بر اساس حقایق تأیید شده از طریق اسلام ، یک تفسیر منطقی از عبارات عهدین قابل برداشت است. با در نظر داشتن این مطلب در ذهن، فصل 12 سفر مکاشفات عبارات 4 و 6 اشاره به دوره ای 1260 روزه از تغذیه اختصاصی پس از تولد کودک دارد به این سبب که شیطان در کمین بود تا کودک را از بین ببرد. بر طبق احادیث اسلامی حضرت مهدی علیه السلام در 15 شعبان سال 255 یا 256 هجری قمری به دنیا آمدند. تعداد روزهای بین نیمه شعبان سال 256 و هشتم ربیع الثانی سال 260 یعنی زمانی که امام حسن عسکری علیه السلام ، پدر امام مهدی علیه السلام، به شهادت رسیدند حدودا 1260 روز است. دوره ای که در آن به دلیل تهدیدات شیطانی ای که جان حضرت مهدی علیه السلام را به خطر می انداخت، تنها تعداد اندکی از شیعیان قابل اعتماد اجازه ملاقات این کودک را داشتند و بعد از آن غیبت حضرت مهدی علیه السلام به  فرمان الهی  پس از شهادت پدر ایشان آغاز شد.

همچنین در عبارت چهاردهم همین فصل دوازده مکاشفات به «زمانی و دو زمان و نصف زمان» اشاره شده است که زمانی و دو زمان و نصف زمان رویهم رفته می شوند سه سال و نیم که تقریبا همان 1260 روز است.

بعید نیست ،با توجه به اینکه اصل و ترتیب اصلی عبارات سفر مکاشفات موجود نیستند، عبارت 6 فصل 12 -جایی که می گوید: و آن زن به سوی بیابان گریخت ، به جایی که در آنجا مکانی آماده شده از سوی خدا داشت ...-ابتداً در جایی دیگر بوده است و اشاره به حضرت هاجر ، جده حضرت محمد و اهل بیت ایشان صلی الله علیهم اجمعین باشد که به بیابان فارانPharan ، در کنار محل کعبه، برده شد تا اسماعیل جد حضرت محمد صلی الله علیه و آله بتواند در امان باشد چرا که در عبارت 10 فصل 12 اشاره شده است که:

 10 ...زیرا که آن مدعی[متن انگلیسی از واژه accuser استفاده می کند به معنای تهمت زننده] برادران ما که شبانه‌روز در حضور خدای ما برایشان دعوی می‌کند، به زیر افکنده شد.

شیطان و پیروانش همان کسانی هستند که اسماعیل برادر اسحاق-پدر اسرائیل- مورد تهمت قرار دادند(accuser) تا جایی که تمام متن عهدین علیه اسماعیل و فرزندانش تحریف شده است؛ به عنوان نمونه اجازه دهید به عبارات 11 و 12 از فصل 16  سفر پیدایش نگاهی بیاندازیم که در آنها به هاجر خبر تولد اسماعیل داده می شود: 

11 و فرشته خداوند وی را گفت: «اینک حامله هستی و پسری خواهی زایید، و او را اسماعیل نام خواهی نهاد، زیرا خداوند تظلم تو را شنیده است. 12 و او مردی وحشی خواهدبود، دست وی به ضد هر کس و دست هر کس به ضد او، و پیش روی همه برادران خود ساکن خواهد بود.

همین عبارت 12 فصل 16 سفر پیدایش در نسخه NIV عهدین چنین آمده است:

And he will be a wild donkey of a man; his hand will be against everyone and everyone’s hand against him, and he will live in hostility towards all his brothers.( Gen. 16:12 , NIV version of the Bible)

12 و او الاغ مردی وحشی [ تهمت به یک پیامبر خدا از این بی شرمانه تر!!!] خواهدبود، دست وی به ضد هر کس و دست هر کس به ضد او، و پیش روی همه برادران خود ساکن خواهد بود. 

همه این توهین ها در حالیست که حضرت موسی علیه السلام همانگونه که در سفر تثنیه فصل 18 عبارت 18بیان شده است پیشگویی کرده بود که پیامبری از برادران بنی اسرائیل- یعنی از نسل حضرت اسماعیل علیه السلام-خواهد آمد؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص شما را صمیمانه دعوت می کنیم به مطالعه مناظره آنچه تورات و انجیل *[Bible]درباره محمّد صلی الله علیه و آله می گوید.

علاوه بر این در سفر مکاشفات فصل 12 عبارت 17 به عبارت بسیار جالبی اشاره شده است: "باقی ماندگان ذریت  او". باقی مانده  همان بقیة است. قطعا امامان معصوم و آخرین آنها حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف بقیة ذریه او (یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها) و هدف دشمنی  شیطان و پیروان جنی و انسی او بوده اند و هستند.

17 و اژدها بر زن غضب نموده، رفت تا باباقی ماندگان ذریت او که احکام خدا را حفظ می کنند و گواهی به عیسی را نگاه می‌دارند، جنگ کند.

آری ، حضرت عیسیِ کلمة الله به این دنیا آمد در حالی که هرگز بر هیچ ملتی حکومت نکرد و او –کسی که بشارات بسیاری به ظهور حضرت محمد و اهل بیت (صلی الله علیهم اجمعین) ایشان داده است – زنده به سوی آسمان بالا برده شد و در حال حاضر منتظر ظهور حضرت مهدی علیه السلام است تا بتواند بازگردد و به او در امر تأسیس حکومت الهی یاری رساند.  بعد از ظهور ثانی حضرت مهدی و حضرت عیسی علیهما السلام اکثر مردم حقیقت و راستی نمایندگان الله را درخواهند یافت و شادمانه تسلیم آنها خواهند شد و شادی خواهند کرد. اما برخی دشمنان لجوج خداوند مقابل این امر الهی خواهند ایستاد و حضرت مهدی علیه السلام و سپاهیانشان ناگزیر با آنها خواهند جنگید و بنا بر روایات واصله ظرف مدت حدود هشت ماه حضرت مهدی علیه السلام بر همه غالب خواهند شد.

بسیار جالب بود اگر می توانستیم اصل سفر مکاشفات را ببینیم؛ حضرت مهدی علیه السلام در هنگام ظهورشان تورات و انجیل حقیقی حضرت موسی و عیسی علیهما السلام را آشکار خواهند نمود. اما آیا اصل کتب ثانوی مانند سفر مکاشفات نخستین نیز ارائه خواهد شد یا نه؟، خداوند می داند... ؛ لیکن آنچه که مسلم است در آن زمان«تمام حقیقت»، همان که حضرت عیسی علیه السلام به نقل عبارت سیزدهم فصل شانزدهم انجیل یوحنا وعده اش را داده بود، آشکار خواهد شد.

الهی بحق نام حضرت فاطمه (سلام الله عليها) در بازگشت باشکوه مهدی فاطمه و عیسی مریم علیهما لسلام تعجیل بفرما...

آمین