معجزه‌ی اسلام مقتدر یعنی نظام‌سازی بر اساس اسلام و ایجاد اقتدار اسلامی، برای اولین بار پس از صدر اسلام با انقلاب اسلامی صورت گرفت؛ «بعد از دوران صدر اسلام، اوّلین باری است که اسلامِ صحیحِ نابِ متّکی به قرآن و حدیث در عالم واقع، دارد تحقّق پیدا می‌کند و علت اصلی همه‌ی دشمنی‌ها با آن نیز همین پافشاری و مقاومت متکی بر اصل "لا تَظلِمون و لا تُظلُمون" و عدم تبعیت از جبهه‌ی کفر است؛ و به‌همین خاطر است که «آنچه استکبار را از جمهوری اسلامی بشدّت غضبناک می‌کند، مسلمان بودن مردم ایران نیست.

«پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ «آدم‌های بزرگی که در تاریخ بودند آدم دلش می‌خواست این‌ها را می‌دید مثلاً علامه حلی، شیخ بهایی... امام از همه‌ی اینها بالاتر بود با آن کارهایی که کرده بود.»(۱۳۹۴/۰۸/۰۳) اما پدیده‌ی معجزه‌گونه و کارِ کارستان امام خمینی که به‌واسطه‌ی این نعمت «اگر همه‌ی ملت ایران تا آخر عمرشان خدا را شکر کنند... جا دارد؛ هر چه درباره‌اش فداکاری کنند جا دارد.»(۱۳۹۴/۰۸/۰۳) چیست؟

معجزه‌ی اسلام مقتدر یعنی نظام‌سازی بر اساس اسلام و ایجاد اقتدار اسلامی، برای اولین بار پس از صدر اسلام با انقلاب اسلامی صورت گرفت؛ «بعد از دوران صدر اسلام، اوّلین باری است که اسلامِ صحیحِ نابِ متّکی به قرآن و حدیث در عالم واقع، دارد تحقّق پیدا می‌کند... اسلام سیاسی یعنی اسلامی که سیاست اداره‌ی جامعه را و مدیریّت جامعه را برعهده می‌گیرد؛ یعنی اسلام می‌شود مدیر جامعه.»(۱۳۹۴/۱۲/۲۵) و علت اصلی همه‌ی دشمنی‌ها با آن نیز همین پافشاری و مقاومت متکی بر اصل "لا تَظلِمون و لا تُظلُمون" و عدم تبعیت از جبهه‌ی کفر است؛ و به‌همین خاطر است که «آنچه استکبار را از جمهوری اسلامی بشدّت غضبناک می‌کند، مسلمان بودن مردم ایران نیست»(۱۳۹۵/۰۳/۰۳)

 دلیل عصبانیت جبهه شیاطین
اتفاقاً آنها با اسلام سکولار و منزوی که «مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشه‌ی مسجد یا گوشه‌ی خانه‌ها فرامی‌خواند.»(۱۳۹۳/۱۲/۲۱) مشکلی ندارند؛ دلیل عصبانیت جبهه‌ی شیاطین با ملت ایران آن است که مردم «به‌خاطر این مسلمان بودن، حاضر نیستند زیر بار استکبار بروند؛ حاضر نیستند تبعیّت کنند... سعی می‌کنند این را زیر پوشش‌هایی بپوشانند امّا واقعیّت قضیّه این است. مسئله‌ی هسته‌ای بهانه بود، حتّی مسئله‌ی موشک‌ها... بهانه است؛ مسئله‌ی حقوق بشر، مسائل گوناگون دیگر، همه بهانه است. مسئله، عدم تبعیّت است.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۳) و واقعیت آن است که «دشمن از اسلام مقتدر میترسد، دشمن از اسلام شجاع می‌ترسد»(۱۳۹۵/۰۲/۲۹)

 اسلام چه زمانی می‌تواند مقتدر باشد
اما اسلام چه زمانی خواهد توانست مقتدر باشد و در مقابل جبهه‌ی کفر بایستد و آن را قلع و قمع کند؟ زمانی که «دارای نظام باشد، دارای دولت باشد، دارای نیروی نظامی باشد، دارای رسانه باشد، دارای سیاست باشد، دارای اقتصاد باشد، ابزارهای فراوان در اختیار او باشد؛ اسلامی که توانسته نظام‌سازی کند و حکومت‌سازی کند، این اسلام می‌تواند مقاومت کند، وَالّا یک شخص ولو مسلمان برجسته‌ای باشد، یا جریان اسلامی مثل جریان‌هایی که در دنیا هستند، اگر به سمت هدف حکومت پیش نروند، هیچ خطری برای استکبار ندارند.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶)
 
 جنگ نرم، زمینه‌سازی تهی شدن نظام از عناصر قدرت
ملت‌ها دیدندکه دشمن در مقابل اعجاز روح‌اللهی قرن ۲۱ از همان روز اول بیکار ننشست؛ «اما اینها هیچ‌کدام راه به جایی نبرد... هم جنگ سختشان شکست خورد، هم جنگ نرمشان.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) و امروز «دشمن از اینکه بتواند به نظام اسلامی ضربه‌ی اساسی وارد کند ناامید است، چون می‌داند در داخل به‌قدر کافی انگیزه و ایمان و صدق و آمادگی وجود دارد... امّا ناامید نیستند از اینکه بتوانند نفوذ کنند.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۳) بنابراین دشمن در مرحله‌ی سوم حمله‌ی خود، جنگ نرم از نوع دیگری را در دستور کار قرار داده «در یک کلمه: تلاش در این جنگ نرم، زمینه‌سازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است... وقتی ضعیف شد، وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرت‌ها نخواهد بود؛ می‌خواهند او را وادار کنند به تبعیّت.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶)

 جهاد کبیر برای اقتدارکشور
اما راه خنثی کردن فاز سوم حمله دشمن و حفظ انقلاب اسلامی -که از ایجاد آن دشوارتر است- چیست؟ «اینجا، جای همان جهاد کبیر است... جهاد برای عدم تبعیّت، برای عدم دنباله‌روی از دشمن... در یک جمله، ما باید کشور را از اقتدار برخوردار کنیم؛ کشور باید قوی بشود. راه بقای انقلاب، راه پیشرفت انقلاب و راه تحقّق هدف‌های انقلاب، به‌معنای وسیع کلمه، عبارت است از اینکه ما کشور را مقتدر کنیم.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) اگر کشور با جهاد کبیر و مقاومت و عدم تبعیت از دشمن مقتدر و قوی شد، آنگاه حتی «از استکبار هم می‌شود امتیاز گرفت»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) و همچنانکه در سایه نشان دادن اقتدار در هسته‌ای با غنی‌سازی ۲۰درصد، با تولید ۱۹ هزار سانتریفیوژ نسل اول و تولید سانتریفیوژهای نسل دوم، سوم و چهارم و با ایجاد کارخانه تولید آب سنگین، از دشمن امتیاز گرفتیم، در اقتصاد نیز «اگر ما قوی شدیم و قدرتمند شدیم، دیگر تحریم معنی ندارد و تحریم یک کار زائدی می‌شود؛ اگر ما در داخل توانستیم اقتدار اقتصادی به دست بیاوریم، آنها خودشان می‌آیند به دریوزگی، می‌آیند دنبال ارتباط اقتصادی؛ نه [فقط] تحریم نمی‌کنند، بلکه اگر ما تحریم کنیم، آنها می‌آیند می‌گویند تحریم نکنید»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶)

 وظیفه افسران جوان جنگ نرم در جهاد کبیر
در این جهاد کبیر و تولید اقتدار که راه مقابله با نفوذ است، همه‌ی نیروهای مومن و انقلابی، به‌خصوص افسران جوان جنگ نرم وظیفه مهمی دارند؛ وظیفه‌ی تبیین و روشنگری، زیرا «امروز این جهاد کبیر به میزان زیادی متوقّف به تبیین است... سعی کنید ذهن‌ها را با عمق‌یابی، به اعماق حقایق و مسائل برسانید.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) روشنگری پادزهر نفوذ و تغییر باورهای مردم و جوانان است؛ افسر جوان جنگ نرم باید «هم خودسازی کند، هم دگرسازی»(۱۳۹۵/۰۲/۰۱) و اجازه ندهد نقشه‌ی دشمنان که «سعی دارند جوان ایرانی را به شکلی بار بیاورند که خودشان می‌پسندند» به ثمر بنشیند زیرا «اگر جوان ایرانی به شکل آمریکاپسند و استکبارپسند رشد کرد، آمریکا دیگر برای پیاده کردن نقشه‌های خود در ایران خرجی و هزینه‌ای نخواهد داشت؛ این جوان خودش مثل نوکر بی‌جیره‌ومواجب برای آنها کار خواهد کرد»(۱۳۹۵/۰۳/۰۳)

 ریشه جهاد کبیر در جهاد اکبر
البته جهاد کبیر و تولید اقتدار ریشه‌ی محکمی نیز در جهاد اکبر و خودسازی و قوی کردن خود از درون دارد زیرا «هر کسی که در درون خود منهزم شد، در صحنه، قطعاً منهزم خواهد شد. اوّلین شکست هر انسانی، شکست در درون خودش است که احساس کند نمی‌تواند، احساس کند فایده‌ای ندارد، احساس کند طرفْ خیلی قوی‌تر از او است، احساس کند من که از دستم کاری برنمی‌آید؛ این انهزام روحی است. اگر این انهزام پیدا شد، آن‌وقت در صحنه، قطعاً شکست خواهیم خورد. این نباید به وجود بیاید؛ مراقب باشیم که این به وجود نیاید.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶)، بنابراین جوان مؤمن و انقلابی باید «هم خود را به‌معنای واقعی کلمه بسازد، هم ثابت‌قدم بماند.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۱)

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/UHRDS