بازدید 96198

سیاستمدار کیست؟

دکتر محمود سریع‌القلم
کد خبر: ۳۳۰۸۶۱
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۳ 10 July 2013
دکتر محمود سریع‌القلم، مطلبی را که از هشت سال پیش علاقه‌مند به نوشتن آن بوده ‌ به رشته تحریر در‌آورده ‌تا به این پرسش پاسخ دهد که چه کسی را می‌توان سیاستمدار نامید؟ سیاستمدار شدن به چه دانشی نیاز دارد و راه کسب آن کدام است؟ یک سیاستمدار چه کسانی را پیرامون خود جمع می‌کند، چه خلقیاتی دارد و راه تربیت چنین سیاستمداری چیست؟ متن نوشته ایشان به قرار زیر است:

هشت سال است كه علاقه‌مند بودم در ارتباط با این موضوع، دانسته‌ها و دیده‌های خود را ‌روی كاغذ بیاورم. خرسندم كه امروز، فضای بهتر فكری این فرصت را فراهم كرد. نزدیک دو قرن است كه سیاستمداری، تخصص است. از زمانی كه در غرب اروپا و شمال آمریكا، حزب شكل گرفت و تولید ثروت به ثبات سیاسی و عقلانیت نیاز پیدا كرد، سیاستمدار شدن نیز تخصصی شد.

اما چون در ایران هنوز حزب شكل نگرفته و عرصه سیاست عمدتا بر حس و مزاج و تمایلات فردی استوار است، آنچه سیاسی است، بیشتر حالت تصادفی دارد، واقعه و شانس است، به تلفن‌ها و روابط وابسته است و با دوستی‌های قدیمی شكل می‌گیرد. قاعده و قانون و متن و آیین‌نامه یا نیست یا جنبه تزیینی دارد. چون خواسته‌ها و منافع آدمیان ملاك است و به معنای علمی كلمه، سیستمی در كار نیست، فضا پیوسته مبهم و بی‌ثبات است.

بنابراین، موضوع بسیار ساده و شفاف است. مادامی‌ كه صحنه‌گردان سیاست نزد احزاب نیست، میدان سیاست پر از آشوب و هرج و مرج بوده و حالت سینوسی خواهد داشت. از این ‌روی، سیاستمداری در درون نظام حزبی ارزش حقیقی پیدا می‌كند. اما سیاستمدار چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

در زیر‌ این ویژگی‌ها از منظر یك دانش‌پژوه علم سیاست، به ترتیب اولویت تبیین می‌شود:

1. دانش: مهمترین ویژگی یك سیاستمدار حرفه‌ای، دانش او از وضعیت كشورش و همچنین از محیط بین‌المللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفه‌ای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمی‌آید و با مطالعه روزنامه‌ها، بولتن‌ها و شبكه‌های خبری دست‌یافتنی نیست.

یكی از دلایلی كه در كشور ما، اشتباه و سعی و خطا فراوان است، به موجب درس خواندن تكه‌تكه و بدون دقت و تمركز افراد، پس از سال‌ها كار اجرایی است. شمار كسانی كه اول درست درس خوانده و سپس كار اجرایی را پذیرفته‌اند، بسیار محدود است. فهم چندبعدی و عمیق مسائل یك كشور و محیط بین‌المللی كار آسانی نیست.

بهترین رشته‌ها برای تحقق چنین هدفی، رشته‌های علوم انسانی هستند به ویژه اقتصاد، حقوق و مدیریت. طی دو دهه اخیر، 250 دانشكده اقتصاد و مدیریت در چین تأسیس شده تا نیروی انسانی لازم برای دستگاه هیأت حاكمه چین با همكاری دانشگاه‌های برتر جهان تربیت كند. كسانی كه این رشته‌ها را می‌خوانند و استاد می‌بینند و متون می‌خوانند، رقم و آمار می‌فهمند و به‌ طور طبیعی از تخیل، خرافات و وارونه نشان دادن واقعیت‌ها فاصله می‌گیرند. كسی كه اقتصاددان است، تفاوت كهكشانی میان نیم درصد رشد اقتصادی با هشت درصد را می‌فهمد. كسی كه حقوق خوانده، از واژه‌ها و مفاهیم و عبارات و حتی حروف اضافه با دقت استفاده می‌كند و «مسئولیت» سخن خود را بیشتر می‌پذیرد.

با اطمینان می‌توان گفت كه در كشورهای قابل اعتنای جهان، 80 درصد سیاست‌مداران یا اقتصاد خوانده‌اند یا حقوق. این دو تخصص باعث می‌شود تا فرد در شناخت محیط داخلی و بین‌المللی كشورش، با واقعیت‌ها،‌ مسائل را ارزیابی كند و از خیال‌بافی، جزمیت و حتی خودخواهی فاصله گیرد.

در تحقیق‌ در دانشگاه كمبریج، 92درصد بنیادگرایان در خاورمیانه یا مهندسی و علوم پایه خوانده‌اند یا پزشكی. دلیل تناسب میان این رشته‌ها و جزمیت، ذهن دوتایی (Binary) و یا سیاه و سفید است. انسان‌های عمیق كه با مطالعه دست‌کم پنج هزار‌ كتاب به مرحله استنباط می‌رسند، دارای مدارهای خاكستری در ذهن و تجزیه و تحلیل هستند. سخن گفتن دقیق عمدتا هنر و توانایی حقوق‌دانان است و بی‌دلیل نیست كه در تاریخ آمریكا نزدیك به 90 درصد سیاستمداران، حقوق‌دان هستند. فهمیدن متن در مورد مسائل داخلی یك كشور و تحولات بیرونی خود یك تخصص است و نمی‌توان در این عرصه خودآموزی كرد.

2.‌ ابزار تصمیم‌گیری: تصمیم بر اساس واقعیت ضمن در نظر گرفتن افق‌ها و آرمان‌ها مهمترین مهارت یك سیاستمدار است. او برای ‌تصمیم‌های عقلایی هم خود باید ظرفیت‌های تحلیلی و منطقی از واقعیت و امكانات داشته باشد و هم گروهی كه دایره نخبگان فكری و نخبگان ابزاری او را تشكیل می‌دهند، از چنین قوه‌هایی برخوردار باشند.

در كشورهای قابل اعتنای جهان، كسانی كه اطراف یك سیاستمدار كلیدی قرار می‌گیرند به مراتب از خود او تواناترند، كما اینكه كیسینجر از نیكسون، چوئن لای از مائو، جك استرا از تونی‌بلر، تیمور تاش از رضا شاه، گنشر از هلموت كل و داوداوغلو از اردوغان به مراتب تواناتر بودند و هستند. یكی از روش‌های شناخت یك سیاستمدار و سنجش ظرفیت‌های او، دقت در اطرافیان اوست. هیلاری كلینتون، احترام در داخل آمریكا و تقدیر جهانیان را به عنوان وزیرخارجه كسب نمود.

حضرت امیر در فرمان مالك اشتر توصیه می‌كنند: كسانی را به كار بگمار كه آنها در نزد مردم به بهترین‌ها شناخته می‌شوند. سیاستمدار كسی است كه می‌خواهد مسائل را حل كند و مشكلات را تخفیف بخشد و نگرانی‌ها را بكاهد، نه آنكه با جهل و بی‌دانشی و حُبّ نفس خود،‌ مشكلات را ‌‌تصاعدی گسترش دهد. سیاستمدار فردی ایدئولوژیك و یا جزمی نیست كه به ذهنیت‌های بسته، غیرواقعی و غیرقابل دستیابی، محصور بماند؛ سیاستمدار هم قدرت را درك می‌كند و هم محدودیت‌های آن را.

او به پیامد سخنان و تصمیم‌های خود آگاه است؛ برای نمونه،‌ سیاستمدار دانش‌محور كه به یك گروه مشورتی مجرب وابسته است، تلاش می‌كند پرونده هسته‌ای ایران در وین و در آژانس بین‌المللی هسته‌ای باقی بماند تا آنكه به شورای امنیت سازمان ملل در نیویورك برود، زیرا این سیاستمدار سرنوشت پرونده‌های ارجاعی به شورای امنیت را در تاریخ خوانده است و تعهد كاری و وطن‌دوستی مشاوران او مقدم بر جهل و چاپلوسی آنهاست تا افق را ببینند و مانع از تصمیم‌گیری‌های نادرست شوند.

سیاستمدار حرفه‌ای در عصر جهانی شدن به چند زبان تسلط دارد، نه آنكه آشنایی كلی داشته باشد و یا مانند برخی به اصطلاح مدیران در حدّ (Yes) و (No) باشند.

سیاستمدار مدیریت گزینشی ندارد بلكه مشكلات به صورت هرمی در ذهن او و زیرمجموعه او شكل گرفته‌اند و تقدم و تأخر دارند. سیاستمدار اولویت‌بندی داشته و از مسائل یك كشور و حتی نظام بین‌الملل، فهم شبكه‌ای دارد. او تمركز دارد و دچار ذهن پریشانی و رفتار پریشانی نیست. سیاستمدار حرفه‌ای هر روز در رسانه‌ها نیست، چون نیازی به خودنمایی ندارد بلكه به ضرورت ظاهر می‌شود و اثر می‌گذارد. تصمیم‌گیری یك سیاستمدار حرفه‌ای برای رضایت فرد و گروهی نیست بلكه برای كل كشور و سعادت و آینده آن است. عقلانیت سیاستمدار حرفه‌ای آنجا بروز می‌كند كه چهل سال پس از تصمیم‌گیری، پیامدهای مثبت آن نمایان شود.

3.‌ خلقیات: خوبی نظام حزبی این است كه دو یا سه دهه طول می‌كشد تا عامه مردم و نخبگان، افكار و خلقیات فردی و سیاسی او را بشناسند و بتوانند در مورد او، قضاوت‌های دقیقی انجام دهند. این وضعیت را مقایسه كنید با شرایطی كه ‌23 روز فرصت برای قضاوت كردن هست. بعد هم طیف وسیعی از افراد، پشیمان می‌شوند، چون ایرانی ظاهر مودب دارد، لایه‌های پنهانی او دیرتر شناخته می‌شود. بگذریم از اینكه شناخت ایرانی (در مقام مقایسه با تركیه‌ای یا ژاپنی) اگر نگوییم محال بلكه بسیار دشوار است.

سیاستمدار حرفه‌ای كسی است كه از غرایز (كینه، عقده، حسد، طمع و امثالهم) عبور كرده است: او كسی است كه غذای خوب خورده، در حد متعارف زندگی كرده است، ‌مهربانی و احترام را تجربه كرده است، سفر رفته و حتی از هوس نیویورك رفتن هم عبور كرده است. ریچارد نیكسون معتقد بود سیاستمدار حرفه‌ای از هر ده دعوت، شاید یك دعوت را قبول كند.

مهمترین خصلت خُلقی سیاستمدار این است كه با رقیب و مخالف خود، انسانی و در فرهنگ ما با اخلاق اسلامی رفتار كند. در گذشته ایرانی‌ها مؤدب‌ترین ملت‌ها بودند اما در معرض كارگزارانی قرار گرفتند كه سخیف‌ترین رفتارها و واژه‌ها را استفاده كردند. شخصیت سیاستمدار باید هم‌وزن افكار او باشد و هر دو كفه با هم رشد كرده باشند. او باید در حدی خودسازی كرده باشد كه عصبانیت خود را مدیریت كند و واكنش‌های خود را سال‌ها به تأخیر اندازد.

همچنین‌ نه ‌‌رسمی و تصنعی بلكه ‌‌واقعی به شخصیت و افكار انسان‌ها احترام بگذارد. متعادل بودن، هم یك بعد آموزشی و فكری دارد و هم یك ركن تربیتی و شخصیتی. این تعادل با سهولت به دست نمی‌آید. اعتدال‌گرایی به مثابه یك چارچوب فلسفی در سایه یك نظام اجتماعی و تربیتی متعادل تحقق پیدا می‌كند. طبیعی است كه نباید اینگونه افق‌ها را سهل انگاریم.

یكی از روش‌های شناخت یك سیاستمدار حرفه‌ای و معقول، درجه توجه او به جزییات است: آیا این شهامت را دارد كه به خاطر پنج ثانیه تأخیر از عده‌ای عذرخواهی كند؟ آیا رنگ جوراب او با رنگ لباسش سنخیت دارد؟ آیا در كنار فكر، ‌تجزیه و تحلیل، عقلانیت در تصمیم‌گیری و مدیریت، آداب راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت را می‌داند؟ این گونه جزییات را می‌توان تا صدها مورد شمرد.

تربیت رفتاری و فكری در خانواده، مدرسه، دانشگاه و محیط اجتماعی در رشد شخصیت سیاستمدار تعیین‌كننده‌اند. مانع و ترمز اصلی در مقابل سوءاستفاده‌ها، دزدی‌ها، اختلاس‌ها و حرام‌خوری‌ها قبل از آنكه فكر و قانون باشد، شخصیت و اصالت فرد و سیاستمدار است كه پس از سال‌‌ها بلكه دهه‌ها عملكرد در عرصه سیاست قابل شناخت است.

4. نكته آخر: سیاستمداری و عرصه سیاست گذرگاه عمومی نیست كه هر كسی در آن ورود و خروج داشته باشد. پس از هزاران سال تاریخ ایران و تولید حجم چشمگیری از متون به موازات تجربیات گسترده، اكنون لازم است برای تضمین ظهور سیاستمداران حرفه‌ای از یك طرف، نظام حزبی را جدی بگیریم و از طرف دیگر، ارتباط جامعه با سیاست، از حسی و كوتاه‌مدت به عقلایی و درازمدت تقویت شود. به خاطر داشته باشیم كه تجربه دو قرن اخیر بشر نشان می‌دهد كه همیشه مسائل و مشكلات در ساختارها حل می‌شوند.

منبع: آسمان
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۳۲۷
انتشار یافته: ۹۰
رفتار و منش آقای خانمی باید الگوی سیاستمداران باشد حتی مخالفانشان
پاسخ ها
دانشجو
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۰
در بعضی از کامنتها دوستان گفاه اند که چرا اشاره ای به رشته علوم سیاسی یعنی رشته خودشان نشده است...ولی غیر از این است که اگه ذکر می کردند مردم شریف کامنت میذاشتن که منظورش خودشه که بیان تو سیاست ازش استفاده کنن...تواضع ایشون ستودنی است...
کاش می شد لایک زد!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
صبر؟یا.................؟
هر کسی سیاستی دارد و سیاسی است ولی سیاست هر کس در هر سطحی جوابگو نیست و باید هر کسی را نسبت به سیاستی که دارد در سطح خودش قرار داد.
سیاست شخصی به حد اداره ی یک سازمان می خورد و شخص دیگری در حد اداره و مدیریت یک وزارت خانه و کس دیگر در حد گرداندن یک کشور.
آقاي دكتر سريع القلم
اين نكته را در نظر داشته باشيد كه در كشورهاي پيشرفته ،‌رشته علوم انساني در دبيرستان محل تجمع شاگرد تنبل هاي دوره راهنمايي نيست كه از سر اجبار بخاطر پذيرفته نشدن در رشته هاي رياضي و تجربي به رشته علوم انساني فرستاده شده باشند. بايد اول باهوشترين دانش آموزان دوره راهنمايي را به دوره دبيرستان علوم انساني فرستاد و سپس از آنها در مناصب كلان مديريتي استفاده كرد. نه اينكه فارغ التحصيلان دبيرستان در علوم انساني به رشته هايي چون حقوق و اقتصاد بروند و بعد دكترا نيز بگيرند .اگر مايل هستيد جوابم را بدهيد
پاسخ ها
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
اگر در کشور ما هم هرکس سر جای خودش قرار بگیرد انوقت انتخاب رشته ها هم واقعی میشود و خواهید دید که نخبگان هم به سوی رشته های علوم انسانی تمایل خواهند داشت. خود من خیلی دوست داشتم در دانشگاه اقتصاد بخوانم ولی بعلت توصیه ها و فشار اطرافیان و ترس از پیدا نکردن شغل در اینده رشته مهندسی را انتخاب کردم.
ام در کل با نظر شما موافقم.
احسان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
نکته ی به جایی است مسئله ای که سال ها ذهن مرا به خود جلب کرده که چرا ایرانی های باهوش بیشتر دکتر مهندس می شوند تا حقوق دان و اقتصاد دان و مدیر. حتی خود من هم به دلیل فقر فرهنگی اگر فرزندم درسخوان باشد موقع انتخاب رشته شاید حاضر نباشم او را به سمت رشته های انسانی سوق دهم و صد البته آموزش و پرورش در این اتفاق ناخوشایند بسیار مقصر است. همه می دانیم که در کشورهای توسعه یافته باهوش ها توسط آموزش و پرورش جذب رشته های علوم انسانی می شوند و در این مملکت به این موضوع مهمی که می تواند تضمینی بر آینده کشور باشد تقریباً اصلاً پرداخته نمی شود.
هادی
| Malaysia |
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
من متاسفم از این دوست عزیز، برادر جان شما چه اطلاعی از سطح دانش دانشجویان طراز اول حقوق، مدیریت و اقتصاد دارید. بسیاری از فارغ التحصیلان این رشته های انسانهای فاضل و دانشمند هستند. که متاسفانه مورد استفاد قرار نمیگیرند.
کوروش
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
کاملا درست است. اما چون جامعه به علوم انسانی بها نمیدهد افراد با قابلیت سراغ این رشته ها نمیروند و چون افراد با قابلیت در این رشته های نیست جامعه به انها بها نمیدهد . به نظر میرسد برای حل این دور باطل باید دولت وارد عمل شود و برای شروع باید به این رشته ها بها دهیم و همزمان اموزش انه را نیز متحول کنیم.
علي
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
به نظر شما همانطور كه آقاي دكتر فرمودند مهندسي يا پزشكي خوانده ايد كه اينقدر جزمي سخن مي گوييد . هزاران دانش آموز رشته هاي انساني را تنبل ناميدن مايه تاسف است.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
همه جای دنیا به فارغ التحصیلان علوم انسانی بیشتر بها می دهند ولی ایران برعکس هست. بنده علیرغم قبولی در رشته ریاضی و تجربی، علوم انسانی رو انتخاب کردم و خدا رو شکر الان هم در آستانه ورود به مقطع دکتری هستم ولی بچه هایی که هم سطح من بودند رفتند تجربی و ریاضی دیپلمشون هم به زور گرفتند.
احسان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
بنده وضعیت علوم انسانی را به صورت آماری و عرف فرهنگی گفتم و الا بسیاری از دانش آموختگان مهندسی در مقاطع بالاتر جذب علوم مدیریتی اقتصادی می شوند بنده قصد توهین نداشتم ولی متاسفانه به جای اینکه برای ما در سنین 15 سالگی رشته های علوم انسانی شاخص باشد در سنین 30 تا 40 سالگی به اهمیتش پی می بریم و این یعنی کارکرد ضعیف فرهنگی آموزش و پرورش.
مهرداد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
دید سنتی خانواده ها بچه ها را به تحصیل در رشته های مهندسی و پزشکی ترغیب می کند به امید کار یابی و در آمد بالای این رشته ها در آمریکا رشته حقوق یکی از پر درآمد ترین رشته هاست اغلب مردم همانطور که دارای یک پزشک خانواده هستند دارای یک وکیل نیز هستند به همین دلیل تعداد زیادی از استعداد ها جذب رشته حقوق می شوند در ایران همچنین گرفتن مشاغل مدیریتی چندان ارتباطی به رشته تحصیلی و کیفیت تحصیل ندارد تا چه رسد به پستهای سیاسی به همین دلیل استعدادها در خشان متقاضی تحصیل در این رشته ها نیستند و دنبال رشته هایی هستند که مستقل از حکومت مستقیما خدمات را به مردم ارائه و در آمد داشته باشند.
حبیب
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۰
آقای ناشناس ک دوستای هم سطح خودت نتونستن دیپلم تجربی بگیرن ولی تو دکتری تو هم داری میگیری
داداش ی ذره فکر کن حالا ب نظر خودت درسهای تو سخت تر بودن یا اونا با توجه به اینکه هم سطح هم بودین
علیرضا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
بنده هم موافقم در کشور ما به رشته علوم انسانی اهمیت داده نمیشه.بنده دیپلمم ریاضی بود ولی حقوق خوندم.میخواستم پسرم را علوم انسانی بنویسم معلما ومشاورین مدرسه نزاشتن گفتن ایشان بچه زرنگه نباید علوم انسانی بره.بین بچه ها هم مرسومه هر کی علوم انسانی بره میگن تنبله اینم یکی دیگه از مشکلات ماست.
م رعیت
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
سلام ناشناس عزیز
نظر شما در نگاه اول صحیح به نظر می رسد اما:
1- اساسا برداشت و تعریف شما از "باهوشتر" چندان درست نیست. زیرا نمرات بیشتر گرفتن در دبیرستان نشانه "باهوشتر" بودن نیست. دم دستی ترین! مثالش وجود "افراد فوق العاده باهوشی" است که حتی دبستان را هم تمام نکرده اند اما گاه پیچیده ترین و هوشمندانه ترین عملیات تبهکارانه را طراحی و اجرا کرده اند! امروزه در هیچ کجای دنیا "بهره هوشی" را معادل نمرات بیشتر نمی دانند. که اتفاقا در بسیاری موارد دقیقا برعکس است. زیرا افراد باهوشتر اساسا از "تسلیم و به قاعده درآمدن" و شاگرد مثبت شدن خوششان نمی آید!
دوم اینکه بسیاری از افراد در سنین نوجوانی و جوانی اصطلاحا بازیگوشترند و لذا درسخوان نمی شوند اما همینها در سالهای بزرگسالی بر عکس آن دسته درسخوانها می شوند!
اصلا قصدم اعلامیه علیه درسخوانها نیست زیرا اساسا آنها از نوع بهره هوشی دیگری برخوردارند و اینها دیگری.
ضمنا توجه داشته باشید اساسا توانایی ذهن بشر بقدری نامحدود و خارق العاده هست که بتواند در مدت بسیار کوتاهی تغییرات شگرفی بکند . تفاوت در طیف نمره از یک تا بیست است در حالی تفاوت بین استعداد آدمها طیف نامحدودی در همه ی ابعاد و شعاهای یک دایره است... چندان جزمی نباشید دوست عزیز.
با تشکر از نکات بسیار کلیدی و تخصصی شما .
با توجه به مرقومه شما پس باید در رشته های علوم سیاسی و روابط واحدهای بیشتری از اقتصاد و حقوق گنجانده شود واقعا در تمام مقاطع رشته های فوق واحدهای دروس فوق کم میباشد.
با این تحلیل خیلی از اقایان غیر متخصص باید یا خود را به روز کنند یا بعنوان یک فرد متعهد کنار بکشند و کار را به اهلش بسپارند زیرا متعهد کسی است که تخصص کاری را دارد و قبول میکند .
پاسخ ها
یوسف
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
نکته‌ای که نباید فراموش کرد آن است که هر فارغ‌التحصیل اقتصاد و حقوقی را هم نمی‌توان لایق ورود به دنیای سیاست دانست. یکی از نکات مهمی که استاد عزیزم آقای سریع‌القلم مرقوم فرموده‌اند خواندن زیاد کتاب است تا تصمیم‌گیری‌های سیاست‌مدار، صفر و صدی و سیاه و سفید نباشد. استاد با تخفیف می‌فرمایند پنج‌هزار کتاب. برخی از دانشجویان ما همان کتاب درسیشان را هم به زور می‌خوانند. به همه دوستان توصیه می‌کنم کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» نوشته استاد سریع‌القلم را مطالعه کنند تا با دغدغه‌های ایشان بیشتر آشنا شوند.
یک سیاستمدار خوب در کنار خواندن حداقل ۵ هزار کتاب باید حداقل دو تا سه زبان مهم دنیا را نیز بداند. دانستن زبان فقط حفظ کردن جند واژه و دستور نیست بلکه آشنایی با دنیای گویشوران آن زبان است.
قبول کنید کمتر دانشجوی ایرانی است که مشکل زبان انگلیسی نداشته باشد.
تازه این زبان انگلیسی است که زبان پیش‌فرض در ایجاد رابطه با دنیاست و بخش اعظم ادبیات سیاسی دنیا حتی اگر به زبان‌های دیگر هم تولید شود حتماً یک نسخه انگلیسی خواهد داشت. به نظر من با توجه به موقعیت کشور ما در خاور میانه دانستن زبان عربی هم برای یک سیاستمدار خوب ایرانی جزو واجبات است. تازه حقوقدان‌های خوب باید در کنار انگلیسی، به عربی و فرانسه هم مسلط باشند.
فوق العاده بود
این متن نیاز به هشت سال صبر نداشته
پاسخ ها
محمدناصر
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۰
اتفاقاً در 8 سال گذشته مثالهاي جالب و ملموسي در جامعه ما رخ داده تا الان كه متن را ميخوانيم آنرا بريمان بسيار قابل درك تر كرده است. هشت سال پيش اين مثالها نبود.
خیلی خوب شده آقای دکتر این نوشته را با هشت سال تاخیر انجام داده چون در این هشت سال دولت نهم و دهم همه این اوصاف به منصه ظهور رسیده است.
چه زیباست که تعادل بازگشته به جامعه، قفل سکوت را از قلم اندیشمندان و عقلای جامعه باز کرده است. قلم پروفسور سریع القلم به قدری غنی است که جای بحثی باقی نمیگذارد. اما چه خوب بود به تخصصی ترین رشته که یک سیاستمدار میتواند در آن تحصیل کند، اشاره ای هم میشد. علوم سیاسی، مجموعه ای از دروسی است که یک سیاستمدار برای آنچه شناخت داخلی و بین المللی که در متن بالا آمده بود، نیاز دارد، مورد مطالعه قرار میگیرد. یک دانش آموخته علوم سیاسی، حقوق داخلی و بین المللی میخواند، اقتصاد میخواند، تاریخ میخواند و با بسیاری از علوم اجتماعی آشنا میشود. چه بسیارند سیاستمدارانی که علاوه بر مطالعه حقوق، علوم سیاسی نیز خوانده اند. این بسیار جای پرسش دارد که استاد مبرز علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی، چرا به این نکته حتی اشارتی هم نداشته است. شاید این جا افتادگی به واسطه سطح پایین آموزش این رشته باشد.
چرا 8 سال صبر؟
اقای دکتر من از دانشجویان شماهستم عین اموخته هایم را در جامعه ودانشگاه طرح کردم.الان به عنوان استاد حق التدریس (12واحد)در دانشگاه ازاد تبریز تدریس میکنم به هیچ جای دیگر راه ندادندحتی حاضر نشدند هیات علمی کننداگر ادامه بدم شاید از نون خوردن هم بیاندازند.باز جای شکرش باقی است به شما اجازه میدهند مقالتون چاپ شود.
بیانات دکتر بسیار معقولانه بود.
اما چند نکته در ارتباط با موارد ذکر شده.
نخست این که ما باید به یاد داشته باشیم که تجربه 8 سال گذشته خواندن، تاثیر و پذیرش چنین نگرشی را شرین تر و قابل فهم تر نموده است.
دوم. باید دانست تعداد زیادی دانشجویان کنونی در مقاطع بالای علوم انسانی دانشجویانی هستند که دیپلم علوم تجربی و ریاضی فیزیک دارند و بچه های علوم انسانی که به این سطح رسیده اند نیز توانایی مناسب برخوردارند.
به نظر من مشکل جای دیگری است جایی به نام فرهنگ، فرهنگ تظاهر که هر اصلی را و هر تخصصی را در این یارای مقابله با آن نیست.
چون 8سال صبر كرده اندتا اين جملات را فرموده اندحالا اينها كهنه شده اند،خبر جديد بدهند - البته خوب بودولي كاش زودتر مي گفت ،گرچه ما در انتخابات بويژه انتخابهاي استاني بيشتر از سر لجاجت و يا سليقه اي راي مي دهيم زياد بدنبال تحليل وتحقيق نمي رويم. امتحان كنيد چند نفر با شرايطي كه فرموده اند وبسيار بهتر را هم كانديدا شوند مطمئن باشيد تا موج نباشد هيچكدام رأي نميارند
سیاست مدار منصف از جامعه ای می آید که به عقاید و آرا مختلف احترام گذاشته شود نه به صرف نظری مخالف هزار گونه انگ بخورد و سیاست مدار دانا از جامعه ای می آید که فرهیختگان واقعی در منسب خود باشند وهر کس به فراخور دانش و هنرش بر صدر نشیند و دیگر اینکه زمینه بروز و ظهور استعدادها برای تمام افراد جامعه یکسان باشد و فرصتها برای همگان برابر
باید ارزش گزاری رشته های تحصیلی به گونه ای باشد که افراد بااستعداد وارد رشته های علوم انسانی شوند. من خودم وقتی وارد دبیرستان شدم. دقیقا یادم هست که مرتب در مدارس آن سالها با استعدادترین افراد را ترغیب می کردند که وارد رشته ریاضی فیزیک شوند و می گفتند خواست دولت این است و ما نیاز به افراد فنی - مهندسی داریم
اما الان از انتخابم پشیمانم فارع التحصیل کارشناسی ارشد کامپیوتر از یکی از بهترین دانشگاهها هستم . و کار نسبتا خوبی هم دارم اما احساس می کنم در رشته های انسانی موثر تر بودم. باید جو جامعه طوری شود که بهترین ها وقتی وارد رشته انسانی می شوند جای تعجب نداشته باشد. بلکه همه استقبال کنند. مخصوصا پدر و مادرها....
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۸:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
منم ارشد کامپیوتر دارم. فکر می کنم باید برای علوم کامپیوتر یک حساب جداگانه باز کرد. چون دانشجوی این رشته می تواند با مسائل خیلی متنوع تری (نسبت به سایررشته های مهندسی و علوم پایه) سر و کار داشته باشد. شاید شما در دوران کارشناسی ارشد خود موفق نبودید شاید هم بودید ولی احتمالا با جنبه های متنوع این رشته زیاد سر و کار نداشتید.
امروز ثروتمندترین افراد و شرکت های دنیا در زمینه ی مهندسی کامپیوتر فعالیت دارند. کامپیوتر چیزیه که اجازه ی تجزیه و تحلیل اطلاعات در زمینه ی اقتصاد، جامعه شناسی، پزشکی و زیست شناسی، و ... را به بهترین نحو ممکن می دهد. در ضمن همین که یک نفر با سطح تحصیلات شما به علوم انسانی علاقه مند می شود نشان از تفاوت دید یک مهندس کامپیوتر با یک مهندس مثلاً مکانیک دارد.
از شان يک استاد دانشگاه دور است که براي چنين وطلب بي خطري هشت سال صبر کند.
در ضمن چرا «هشت» سال؟ هشت سال پيش که هنوز احمدي نژاد نيامده بود و اواخر دولت خاتمي بود چه اتفاقي افتاد که دکتر سريع القلم نتوانستند اين مطلب را منتشر کنند.
امان از «تنزه طلبي عافيت خواهانه»
كتاب دانشمند و سياستمدار ماكس وبر را بخونيد نيازي به اين نوشته هاي سطح پايين پيدا نمي كنيد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۶:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۳
دمت گرممممممممممممممممممممممممم
من علوم انساني خوانده ام و بسياري كه در اين رشته ها تحصيل كرده اند را مي شناسم . مشكل جامعه ما عدم باور به تخصص است در همه زمينه ها . اگر جزم انديشان اجازه دهند هر كس راه خود را پيدا مي كند . همانطور كه گفته شده تنها راه تشكيل احزاب شناسنامه دار است تا افراد در طي زمان ساخته شوند
همیشه برای اصلاح هر سیستمی باید بر مقاومت عده ای غلبه کرد. وجود سازکار مناسب در سیاست کشور هم برای انتخاب افراد مناسب توسط مردم ضروری است و هم برای پاسخ گوی حکومت به درخواست های مشروع مردم. پس برای حفظ کشور باید مدل و ساختاری با استانداردهای ملی برای احزاب تدوین شود تا احزاب پاسخگو و شناسنامه دار تشکیل گردند.
همیشه برای اصلاح هر سیستمی باید بر مقاومت عده ای که از وضع فعلی سود می برند غلبه کرد. وجود سازکار مناسب در سیاست کشور هم برای انتخاب افراد مناسب توسط مردم ضروری است و هم برای پاسخ گوی حکومت به درخواست های مشروع مردم. پس برای حفظ کشور باید مدل و ساختاری با استانداردهای ملی برای احزاب تدوین شود تا احزاب پاسخگو و شناسنامه دار تشکیل گردند.
متن خوب و عالمانه ای بود. البته باید توجه شود که در جهان برخی کشورها زورگو هستند و نظراتشان را تحمیل می کنند و با آنها باید با زبان خودشان سخن گفت.
یک نکته دیگر اینکه بنده با اصلاح طلبان زیاد کار کردم. آنها خیلی قشنگ و زیبا حرف می زنند اما وقتی پای عمل می رسد، برخلاف حرف های زیبای خود عمل می کنند. مثلا دم از قانون و قانون گرایی می زنند، لکن وقتی نوبت خودشان می رسد اهل شانتاژ و حل مشکلات در کف خیابان هستند. نتیجه انتخابات اگر به نفعشان باشد، می پذیرند، لکن اگر به ضررشان باشد انتخابات را زیرسوال می برند.
مطلبی را که از هشت سال پیش علاقه‌مند به نوشتن آن بود، به رشته تحریر درآورده است.
سوال - به نظر شما خود اين مقدمه نمي گويد كه ايشان در طول اين هشت سال هيچ گوش شنوايي را هم براي انعكاس و يا مشاوره در اطراف و اكناف نمي ديده است؟
سالها منتظرپاسخی برای علت سکوت دکتر سریع القلم بودم.امیدوارم که این موضوع را ادامه بدهند.محیط خانوادگی و تربیتی کسی که به هرنحوی دولتمدار و مدیر شده درگفتار ؛ رفتار؛ تفکر و واکنش های او بسیار نقش دارد اما در غرب که براساس عقلانیت جلو می روند افراد در قالب حزب برای سیاستمدار شدن و مدیر شدن و قبول مسئولیت هم تربیت شده و با اینکه میانگین سنی پایینی دارند اما لحاظ کاری بسیار حرفه ای عمل می کنند.سیاستمدار و مدیر در کشورهای مطرح دنیا نه تنها در زمان خدمت بلکه پس از کنار رفتن از منصب هم در قبال اقدامات و سیاست های خود پاسخگو و مسول هستند.علاوه برنکاتی که دکتر فرمودند سلامت روانی یک سیاستمدار هم نکته بسیار مهمی است و اغراق آمیز نیست که درغرب به سیاستمداران توصیه می کنند که حداقل سالی یکبار خود را به یک روانشناس نشان بدهند
من اين مطالب را هشت سال پيش زماني كه آقاي دكتر سريع القلم نوشتن در اين خصوص را شروع كرده بودند خوانده‌ام اميدوارم ادامه دهند و كامل كنند.
استاد محترم که خیلی دقیق صحبت می کنند بد نیست به گزارش اخیر سازمان بین المللی شفافیت که احزاب را مهمترین منبع فساد در جهان معرفی می کند نیز توجهی داشته باشند. شاید دوران حزب گذشته است؟
يادمان است دركشور ما اكثراباپارتي وتوصيه بمقامي ميرسند براي همين است كه تحصيلات علوم انساني واقتصاد را اكثرا نمي پسندند وفرق ما باكشورهاي غربي درهمينجاست اگرسانسور نباشد ما از نوشته هاي خوبي برخوردار خواهيم شد.
هميشه از خواندن مقالات و كتابهاي اين استاد فرهيخته لذت بردم .
و اي كاش ميشد مورد توجه و مداقه ترازو به دستان و سنجش گران ارشد جامعه ما قرار مي گرفت و... تا اينگونه از رفتارهاي بعضي از بزرگان كوچك مقياس پيامك هاي تاريخي ساخته نمي شد و اينگونه با دستان خود خودمان را تحقير نمي كرديم.
هر چه ملتی آگاهتر ، آزادتر ..... !!
اه ، كه از دل ما سخن گفتي . استاد
باتشکر از مطالب بسیار عالی ودرست ولی ناکافی آقای دکتر.بی توجهی مملکت ما به رشته های علوم انسانی ریشه ای است در دنیا هم این طوری بوده که فکر می کردند برای ساختن نیاز به مهندس و.... دارتد .ولی با هوشیاری متوجه شدندکه سیاستمداران ومدیران اصلی باید ویژگیهای خاصی داشته باشند که مورد اشاره آقای دکتر قرار کرفته واین ویژگیها در تحصیل کردگان علوم انسانی بیشتر یافت می شود .
سیاستمدار حرفه ای کسی است که تاریخ، فرهنگ و جامعه خود را به خوبی بسناسد از ادبیات و سنت های دیرین جامعه ی خود اطلاع و درک عمیق داشته باشد و به نگرشی تطبیقی و انتقادی نسبت به رویکردهای فلسفی دست یافته باشد. حقوق ، مدیریت و اقتصاد تکنولوژی های اداره جامعه است اما این نکتولوژی ها خود بر بنیان های عمیق فلسفی و جامعه شناختی استوارند که سیاستمدار نباید از آنها غافل باشد.
ضمن تشکر از استاد ارجمند در ارائه تعریفی از علایم یک سیاستمدار حرفه ای نظرتان را به مطلب زیر جلب مینمایم:

- بنظر میرسد که در موضوع مورد دوم ،ابزار تصمیم گیری ، لزوم برخورداری از شجاعت کافی برای تصمیم گیری برای سیاستمدار و مدیر حرفه ای ضروری بنظر میرسد.

- حنابعالی به عنوان دانش پژوه علم سیاست و با فرض پذیرش موضوع فوق الذکر ، آیا ارائه مطالب فوق آن هم به مدت هشت سال کمی دیر بنظر نمی رسد؟!

- لزوم آگاهی اجتماعی مردم در خصوص شرایط و ملزومات سیاستمدار حرفه ای از مقدمات اولیه و بسیار ضرروی علی الخصوص در کشور های جهان سوم و در حال توسعه بشمار می آید ، که بعنوان اولین قدم و در کوتاترین زمان و در اسرع وقت میبایست اقدام شود.

- تمرین دموکراسی در کشورهای درحال توسعه هزینه و زحمت بالایی دارد و شجاعت و جسارت بیشتری را می طلبد ، چرا این هزینه از سوی شما پذیرفته نشد تا منتظر 8 سال نباشیم؟!

در پایان مجددا از مکتوب شما کمال تشکر را دارم.
نمیدانم اما ایقدر می داتم که عمل اشتیاه یک سیاستمدار یک جامعه را بیمار می کند
آقای دکتر سریع القلم در جایی از بحثشان فرمودند سیاستمدار ایدئولوژیک نیست در صورتی که هیچ مکتب سیاسی فارغ از ایدئولوژی نیست حتی لیبرالیسم. نکته دیگر اینکه ایشان در بین علوم انسانی به رشته حقوق و اقتصاد و مدیریت اشاره کرده اند و فرموده اند سیاستمدار باید از این رشته ها باشد در صورتی که ایشان خود رشته علوم سیاسی خوانده اند
پاسخ ها
منصوره
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۰
شاید به همین علت باشه که ایشون در دنیای سیاست بازی هویدا نمیکنند اما میتوانند مشاوری عالی و متعالی باشند.
من یک مهندس هستم و اعتقاد دارم که مشکلات کشور ما بدست مهندسین حل مشود ونه بدست شعرا ، نویسندگان ،حقوق دانان ، جامعه شناسان ، وکلا وسیاسی کاران حرفه ای .به هیچ وجه قصد توهین ویا کوچک کردن کار آنها نیست . اما واقعیات تلخ جامعه نشان می دهد که هر سال در کشور ما بعلت تصادفات جاده ای ده ها هزار انسان کشته می شوند چرا که جاده های مناسب وجود ندارد . هر از چند سال در کشور ما که زلزله های مهیب رخ می دهد بسیاری عزا دار می شوند ، چرا که ساختمان مناسب و مقاومی وجود ندارد . بعلت کمبود آب یا هدر رفت آن کشاورزی خوبی نداریم در نتیجه غذای کافی وجود ندارد . اما اگر سد های کافی داشتیم یا سیستم آبیاری پیشرفته داشتیم چه بسا در تامین مهم ترین نیاز کشور یعنی تامین غذا اینقدر وابسته بخارج نبودیم .. پیشرفت اقتصادی هم با کار مهندسی وتولیدات صنعتی بوجود می آید ، نه صرفا با کار حقوقی که روابط را تنظیم می کند .شما ببینید در کشور پیشرفته آلمان تقریبا همه مهندس هستند چرا که آموزش تکنیک بسیار گسترده است .در عوض در کشور ما هر جا قرار شد کارخانه ای تاسیس شود فورا مخالفت ها بالا می گیرد .آنهایی هم که خواستند تولیدات صنعتی داشته باشتند با ایجاد موانع ,عمدتا از نوع مالیاتی ، عدم حمایت سیاسی ، و سایر موانع از این قبیل با مشکل مواجه شدند.
در پایان آنچه در 8 سال گذشته اتفاق افتاد نباید بحساب مهند سین گذاشته شود .
خوب بود ولی اتفاقی هم نمی افتاد همان هشت سال پیش منتشر می شد.
استاد سریع القلم یکی از مفاخر ایران بزرگ در حال حاضر است شناختی که این بزرگوار از ساختارهای اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی ایران از گذشته تا کنون دارند بسیار ارزشمند و شگفت آور است نسل جدید ایران به ویژه دانش آموخته گان رشته های علوم انسانی اگر با دقت و به دور از پیش داوری نوشته ها و تحقیقات ایشان را مطالعه کنند آنگاه شاهد بروز طیف جدیدی از اندیشمندان ایرانی خواهیم بود که مسیر درست کشور را برای توسعه همه جانبه و پیشرفت معقول و سزاوارانه برای ایران مهیا خواهند نمود به امید آن روز
انکه قلم دارد چرا باید خودش را سانسور کند مشکل ما همین است که روشنفکرانمان برای نوشتن با سیاست سیاستمداران پیش میروند ضمنا این مطلب جدید نیست در تمام کتب مربوطه هست و تدریس میشود ثالثا دادن آگاهی به مردم و جامعه نیازمند شجاعت است چیزی که باید هشت سال پیش گفته میشد در شان استاد نبود بی جهت تاخیر بیندازد . خطری هم نداشت من در مقالاتم بسی تندتر مینویسم ولی کسی هم مزاحمم نشده است استاد که جای خود دارد
یه منتقد دلسوز هم وقتی وضع را میبیند
برای ارائه ی یک مقاله 8 سال صبر نمیکند
عالی بود
با سلام
ضمن تشکر از دکتر سریع القلم عزیز که باب این گفتگوی کهنه را دوباره باز کردند. اینجانب فردی ام که علیرغم معدل بالا و شاگرد اول بودن در دوره راهنمایی بواسطه علاقه به رشته علوم انسانی روی اوردم و تا سطح دکتری نیز ادامه دادم و شاید مشابه من زیاد باشند من خبر ندارم. توجه به رشته های علوم انسانی در جامعه به نسبت ارزشی را که به رشته های فنی مهندسی و پزشکی می دهند خیلی کمتر است در حالیکه بایستی برعکس باشد حال علت انرا بازگو می کنم. تمام علوم در پی کشف حقایق مربوط به پدیده های فیزیکی در حوزه کاری خود هستند از فیزیک گرفته تا شیمی و ... علوم انسانی نیز در پی کشف حقایق انسان است. همه ما مسلمانها میدانیم که انسان مهمترین و با ارزشتری و پیچیده ترین پدیده روی زمین است. این را من نمی گویم و کلام قران است. و او جانشین خدا در روی زمین است و همه چیز را خداوند عالم برای انسان و در خدمت او خلق کرده است. پس علمی هم که بایستی به این پدید ( انسان) بپردازد باید از جایگاه والایی برخوردار باشد. شاید حدیث ( من عرف نفس فقد عرف رب ) برای اهمیت شناخت علوم انسانی که در جهت شناخت انسان هست مطلب مفیدی باشد. همه مشکلات بشر بخصوص در کشورهای توسعه نیافته ناشی از عدم شناخت انسان و جایگاه اوست. و این وظیفه علوم انسانی است. انسان بعنوان والاترین موجود و پدیده روی زمین و محور توسعه است. متاسفانه در کشورهای توسعه نیافته این عنصر ارزشمند فدای عناصر طبیعی و فیزیکی شده است و علت عدم توسعه کشورهای عقب مانده نیز همین بی توجهی به انسان است.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
البته خوب است به این نکته نظر ارسطو وفلاسفه را نیز اضافه کنید که علوم انسانی را فلسفه اولی خواندند وعلوم ریاضی را فلسفه وسطی وعلوم طبیعی را فلسفه سفلی نام نهادند.
استاد گرامی،جناب آقای دکتر محمود سریع‌القلم،این حقیر بر قلم شیوا و بر ذهن فراخ،و نگاه ظریفتان سر تعظیم فرود می آورم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۰
ذهن پویا
علی سیف
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۰
ما هم همینطور
همانند تمام نوشته های دکتر سریع القلم، متن فوق العاده ای بود.
آخر یکی آمد و حرف حساب زد
ما ایرانیها فکر میکنیم علامه دهریم و راجع به همه چی می تونیم نظر بدیم، آقا جان به جای این همه نظر به مطلب فکر کنید و یه چیزی یاد بگیرید.
ضمن احترام کامل به استاد عزیز جناب آقای دکتر سریع القلم اینجانب دلسوزی، علم و صداقت ایشان را مورد تحسین قرار می دهم و مطلب ایشان هم کاملا واقع بینانه و عملی و مفید بود اما جای این سوال جدی و اساسی باقی است که طی این مدت طولانی هشت سال و علیرغم علم و اطلاع و یقین ایشان به ایجاد خطرات سنگین برای کشور چرا سکوت؟ هضم این مسئله برایم قابل هضم نیست؟
جناب أقطاي دكتر سريع القلم
مقاله جناب عالي را خواندم. به نظرم نرسيد نياز به هشت سال صبر داشته بأشد. به هر حال نكاتي را به إجمال عرض مي كنم.
١. كليأتي مانند عقلانيت، درست تصميم سازي، عالم بودن، و ... إز زبان هر كه در ايد مقبول است.
٢. به نظرم مي رسد تعريف اين مفاهيم در كنار بكار بردن أن ها إز أهميته بسيار بالا تري برخوردار بأشد. شايد بسياري إز اختلاف ها نه در كلمات، بلكه در تعريف أن ها بأشد. عاقل بودن در تعاليم إسلامي ما بسيار متفاوت إز أن است كه در سياست به معناي امروزي أن بكار مي رود.
٣. أن كه از مقاله شما درك كردم ( كه ممكن است اشتباه نيز بأشد) أن است كه الكو هاي غير إسلامي (براي مثال خانم هيلاري كلينتون و نيز مثال هاي متعدد از أمريكا) در ذهن جناب عالي أهميت بيشتري دارند كه در اين صورت جاي تأمل خواهد داشت.
٤. توصيه جدي بنده به تمام متفكرين اين كشور أن است كه منابع إسلامي را بسيار مطالعه نموده و هر يك در عرصه تخصصي خود مطالبي را براي درك و فهم بهتر خود و نيز براي آرائه به جامعه فرآهم نمأيند.
٥. يك بار مجدد تأكيد مي كنم كه بكار بردن كلمات در كنار تعريف أن ها و مباني ضمانت إجرائي أن ها أرزشمند خواهد بود.
با تشكر - يك استاد دانشكاه تهران
با تشکر از تابناک برای طرح موضوع و از استاد سریع القلم. افرادی مانند ایشان و دکتر رنانی سرمایه‌های معنوی ایران هستند. نفس طرح موضوعاتی ای چنین، حاکی از ورود ایران ما به مرحله خواندن، تفکر و تجزیه تحلیل است و بر این اساس تصور می کنم از اطرافیان خود مانند ترکیه، مصر و امارات پیشروتر هستیم. شرط پیشرفت ایران را طرح موضوعات مبتلا به توسط نخبگان و مطالعه و آگاهی تک تک ایرانیان می دانم. از خودم شروع کرده ام. ممنون
زنده محمود سریع القلم
همیشه فوق العاده می نویسد
مطالب استاد سریع القلم با رسالت علمی ای و نیاز ما وزمان تطابق دارد و دولت مردان و صاحبان منصب به آن محتاج ترند تا به این تعالیم
خردمندانه تحق بخشند و جایگاه متناسب با منزلت این ملت بزرگ و تاریخ ساز در این سرزمین تمدن ساز و جهان را فراهم آورند .امید انکه ریس جمهور حقوقدان و با تدبیر حاصل اندیشه سکوت 8 ساله این سیاستمدار و عالم علم سیاست که از مفاخر ما در ایران و جهان است را در د و بستر عملی کند..
اول احیای جایگاه تفکر علمی و نه ابزاری در فرهنگ ملی که اتدیشمندان از گزند بخل و حسد و بد گویی چاپلوسان و تملق گویان مصون باشند که شورای عالی انقلاب فرهنگی چنین وظیفه با چنین اندیشه هایی را باید
دوم ساختارها و نهادهای مردم نهاد سیاسی فرهنگی اجتماعی در چارچوب قانون و نه زدو بند های خا نوادگی و مناسبات قدرت فعال شوند زیرا همانطور که استاد فرمودند ساختارها رفتار سازند ونحبه پروری بدون ساختارهای متناسب با نوع نخبگان مورد نیاز ممکن نیست و متاسفانه کشور ما ساختار های نخبه پروری را حد اکثر تا مقطع دانشگاهی و حوزه می بیند زیرا برای اداره جامعه و کشور در حوزه های فوق دانشگاهی و تجربی از جمله کارکرد صحیح حزبی برنامه ندارد و گاهی نیز آنرا در تعارض با پایگاهای دینی و هییت ها و تکیه ها میداند که اینگونه نیست زیرا نظم اجتماعی و قانون و اخلاق دینی تفکیک ناپذیرند و مکمل یکدیگر
خوشحالم از اساتید برجسته دانشگاهها دارند مقاله میذارن.... بخدا این چند سال از بس حرفای بی پایه و کوچه بازاری شنیدیم خسته شدیم ...اقای دکتر جامعه الان به وجود دانشمندانی مثل شما نیاز داره
سلام بر شما استاد دانشكاه تهران
حرف هاي أصولي جناب عالي سبب رؤشنكري و دلكرمي است. مطلبي را كه مي توانم أضافه كنم أن است كه روش شناسي رسيدن به أهداف درست و تعريف شده از ديكر مقوله هايي بشمار ميرود كه بسيار حائز أهميت بوده و ألبته بأيد دقيقا متبني بر أيديولوجي بأشد.
استاد گرامی ضمن عرض سلام لطفا باز هم بنویسد .زود به زود
متن نوشته شده توسط دکتر سریع القلم را خواندم. با توجه به اینکه نکات جالبی در موارد بیان شده توسط ایشان وجود دارد و لی یک ضعف عمده و بنیادی در نوشته ایشان وجود دارد که برای من جای تعجب دارد که به آن اشاره نشده. همانطور که در برخی اظهار نطرهای خوانندگان سایت گفته شده با اینکه رشته تحصیلی دکتر علوم سیاسی میباشد و این موضوع بدیهی است که سیاستمدار در وهله اول باید درس سیاست خوانده باشد ولی این نکته از قلم افتاده است. حال شاید دکتر سریع القلم برای خود دلایلی داشته باشند اما بر همگان روشن است که توسعه سیاسی مقدمه لازم را جهت آفرینش جامعه ای پویا از نظر فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی فراهم میکند. توسعه سیاسی نیاز به نخبگانی دارد که آگاهی سیاسی داشته باشند و این خود محتاج کرسیهای قوی در برخی رشته های علوم انسانی است که ارباب این علوم به گفته ارسطو سیاست است. بنده دلایل آقای دکتر برای عدم اشاره به این مطلب مهم را نمیدانم ولی حتما دلایلی وجود دارد.شاید در حاشیه قرار گرفتن این رشته بسیار مهم و حیاتی ناشی از عدم توجه کسانی باشد که اعتقادی به ترویج علم سیاست ندارند.و یا از آن سرخورده شده اند.سیاست علم تدبیر جامعه است و سیاستمدار مدبر جامعه.
واقعیت این است که جامعه ایران نگاهی کاملا مادی به رشته های تحصیلی دارد ،شاید دلیل آن هم مشکلات اقتصادی ،"اشتغال " و "کار باشد بسیاری در این جامعه با شنیدن کلمه "متخصص" به یاد پزشکی و پزشکان می افتند و ترکیب های مانند متخصص بیمه ،سیاست خارجی ،جنگ الکترونیک ،کنترل شبکه(به معنی عام)،پرستاری،بازاریابی و...... در نزد بسیاری از مردم معنی ندارد و "می پرسند مگه شما پزشکید که تخصص دارید یا اینکه اگر متخصصید چرا در آمدتان پایین است؟"نگاهی به پیشینه تحصیلی بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر موید این موضوع است:استاد شهریار (پزشکی)،صادق هدایت (مهندسی)،همایون خرم(مهندسی)و.....
دو رشته مهم که از مدیریت واقتصاد هم برای سیاست ورزی مهم ترند تاریخ و جامعه شناسی است .جغرافیای سیاسی هم مهم است.اتفاقاً بسیاری از برجسته ترین سیاستمداذان جهان تاریخ خوانده اند .حزب کارگر انگلستان با اندیشه های گیدنز جامعه شناس متحول شد هرچند که وی هیچگاه پست سیاسی نداشت. ااصولاً علوم انسانی برای ادارة امورعمومی جامعه یعنی سیاست است و مهندسی رشته ای فنی است که فقط به درد تولید می خورد وصنعت .مهندس چه می داند مردم چه می خواهند و سیاست چیست..اما یک نکته هم اضافه کنم و آن این که علاوه برتحصیلات در رشته های علوم انسانی و بویژه اجتماعی شعور عمومی معلومات وسواد عمومی و هوش هم لازم است .سیاست مردان باید معلومات عمومی وسیع از همه حوزه های انسانی و اجتماعی داشته باشند.هر فارغ التحصیل رشته های انسانی و اجتماعی هم شایسته نیست فقط برجستگان ونخبگان جامعه می توانند سیاستمدار شوند.حالا مفقایسه کنید با وضع امروز ما.
آقای دکترماحزب هم داشته باشیم چیزی عوض نمیشه
از وقتي كه دكتر در روزنامه ايران قلم ميزدن اگه يك روز مقاله اش را نميخواندم زنگ ميزدم به سردبير روزنامه و پيگيري ميكردم.

دست مريزاد
خود دکتر سریع القلم یکی از مصادیق بارز این فاکتورهایی هستند که فرمایش کردند.
مثلا این شهامت را دارد که برای دیر رسیدن 2 دقیقه ای از دانشجویان تازه اودر غذر خواهی میکند و کتابش را به کسانی تقدیم کند که فرق "8" با 8:1" را میفهمند.
با سلام.
انتظار بوداز دوستان بیشتر ازاینکه احسنت و ماشالله بگن غالباَ این نکات را ریز ریز تأمل کنندو به نقد بنشینند...نقدعالمانه
جناب استاد...
1-نوشته شماجبر گرایانه وساختارگرایانه است..قرار بود این نوشته را هشت سال پیش بنویسیدپس جامعه ما همواره درگیر این پیشفرضها بوده وهست.دولتهای مختلف توفیری ندارند..ما اینجوریم در پیشینه مان......این جبرگرایانه ومطلق گویانه است.
2- تکلیف سیاستمداری که شرایط مذکورشما را دارد ولیکن نظام حزبی راقبول ندارد چیست؟
3-مسأله اصلی نیز تعریف واژگان است لا أقل واژه کلیدی سیاستمدار؟
4- شمال امریکا و اروپای غربی در ذهن استاد محترم یک ساختار و شالوده ای است که نیاز به شکسته شدن دارد..نطام حزبی آنجا جواب داده آیا اینجا هم جواب میدهد..ما با آنوریها درد مشترک نداریم که نسخه درمان مشترک را بپذیریم..
و1.............................. 1با تشکر ازاستاد
من خود یک مدرس دانشگاه و نویسنده ام در برابر قلم دکتر سریع القلم و شهامت ایشان متواضعانع به پا می خیزم و دست ایشان را می بوسم...
در جواب آقای ناشناسی که نوشته بود رشته علوم انسانی محل اجتماع تنبل کلاس هاست.
شاید از جهاتی حرف شما صحیح باشد ولی عکس آن نیز صادق بوده و همه دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی هم شایسته این رشته ها نیستند. الان با نمره های کیلویی همه می توانند ریاضی یا تجربی یا هر رشته دلخواه خود را بخوانند.
ولی نکته اینجاست که از بین این دانش آموزان انسانی نخبه هایی در سطح ملی و بین المللی داریم که کنار شما در دانشگاههای معتبر درس می خوانند. یک دانشجویی پزشکی یا مهندسی یا علوم پایه هرچقدر هم خوب باشد به اندازه یک دانشجویی حقوق، اقتصاد، مدیریت و دیگر رشته های انسانی از سیاست، فرهنگ، حقوق، جامعه شناسی نمی داند.
همه اين خصوصيات فردي بود.
نظام حزبي چه كمكي در به وجود آمدن اين خصوصيات دارد كه اينقدر به آن تاكيد مي شود؟
به نظر پردازش این گونه مباحث نیازبه جلسات هم اندیشی ومرکب ازتخصص های مختلف علوم انسانی ونیزبرخی ازفعالان سیاسی کشورداردتاباتحلیل انتقادی به کنه واقعیات رهنمون شد.درهرصورت ازدکتربه خاطرتحریر این موضوع سپاسگزاری می شود.
از محاسن نوشته های استاد بزرگوار این است که نوشته هایی همه فهم دارند و خود را گرفتار نوشته های پیچیده که مخاطب خاص دارند ننموده اند. مخاطب صحبت ها و نوشته های ایشان عموم مردم هستند تا بتوانند با دردهای جامعه ایرانی آشنا شوند.
خواندن کتاب ماکس وبر را باید به اهل آن توصیه کرد...
خطاب به دوستی که توصیه خواندن آن را داشتند
جناب دکتر مقالات جنابعالی همواره منحصر به فرد وبرخواسته از یک ذهن فعال ودقیق است.بسیار واقع گرایانه بوده است.
حرفى كه مطرح شده استاد دانشكاه شما هم اكه مطلبى دارى خوبه بيان كنيد و اين بحث را جذاب ادامه دهيد
آنجا که نویسنده این مطب می فرماید قابل تامل است که از رسانه ملی هم بخواهیم که آنرا بخواند و کمی تجربه کسب نماید آنجا که استاد می گوید (سیاستمدار حرفه‌ای هر روز در رسانه‌ها نیست، چون نیازی به خودنمایی ندارد بلكه به ضرورت ظاهر می‌شود و اثر می‌گذارد. تصمیم‌گیری یك سیاستمدار حرفه‌ای برای رضایت فرد و گروهی نیست بلكه برای كل كشور و سعادت و آینده آن است. ) و مطلب بعدی(: آیا این شهامت را دارد كه به خاطر پنج ثانیه تأخیر از عده‌ای عذرخواهی كند؟ آیا رنگ جوراب او با رنگ لباسش سنخیت دارد؟ آیا در كنار فكر، ‌تجزیه و تحلیل، عقلانیت در تصمیم‌گیری و مدیریت، آداب راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت را می‌داند؟ این گونه جزییات را می‌توان تا صدها مورد شمرد. تربیت رفتاری و فكری در خانواده، مدرسه، دانشگاه و محیط اجتماعی در رشد شخصیت سیاستمدار تعیین‌كننده‌اند.)
با تشکر از دوستان سایت تابناک که با انتشار این مطلب ومقاله از دکتر سریع القلم زمینه فکر کردن ونوشتن به قدر مقدور برای دوستانی که مطلب را خوانده اند واینجانب فراهم نمودند.
و تشکر از جناب آقای سریع القلم به خاطر آنچه که تاکنون نگاشته ودر ایجاد یک هنجار فرهنگی متروک در دانشگاه ها پیش قدم شدند.(نوشتن بدور از حب وبغض ، نوشتن بدون منفعت طلبی و ...نوشتند به خاطر انتقال وآموزش تفکر سیستمی ونوشتند به خاطر اشک وآه یتیمان بی کس، بخاطر بیماران بی بضاعت که سیاست ارزی رشته عمرشان را از دنیا کوتاه کرد و بخاطر پدرانی که از شرمساری بکاری ونداری صبح زود از منزل خارج می شوند و نیمه شب برمی گردنددو نوشتند به خاطر جوانان کشور که بخاط سوء مدیریت در بهار جوانی دراثر بیکاری،عدم امید به آینده و اعتیاد و.. پرپر می شوند نوشتند ومی نویسند وخواهند نوشت برای خدا و...) وبنده به واسطه مطالعه آثار ایشان خودم را شاگرد آن بزرگوار می دانم وتوصیه می کنم دوستان فقط وفقط صفحه تقدیم کتاب عقلانیت آینده توسعه یافتگی در ایران را بخوانند.(لطفا مطالعه بفرمایید.).و بسیار علاقمندم تا بایشان در مورد آنچه که تاکنون از سیاست و توسعه یافتگی و خلقیات ایرانی ونقش آن در توسعه ، نقش توسعه درشکل گیری شخصیت انسانی واتصال این فلسفه به قدرت لایزال الهی وفلسفه خلقت گفت وشنود داشته (البته درس پس بدم )باشم ،که به نظرم تاکنون جناب آقای سریع القلم بنا به دلایل منطقی که از ایشان سراغ دارم از طرح غایت ونهایت اندیشه خود برای جلو گیری از سوء تفاهمات وسواستفاده های احتمالی از آن ،چیزی به رشته تحریر یا منتشر نساخته اند. ولی آنچه که شناخت من از ایشان است .ایشان یک مسلمان واقعی ومومن با الله ویک انسان است .خداوند حافظ این بزرگوار وامثال ایشان باشد .انشاء الله
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر